سَرگَرمی یک فعالیت تفریحی در اوقات فراغت است.
دلیل اصلی روی آوردن مردم به سرگرمیها علاقه، لذت بردن و استفاده از اوقات فراغت است تا دستآوردهای مالی یا علمی.
از میان فعالیتهای مربوط به سرگرمی میتوان به جمع آوری مجموعه ها، ساختن کاردستی، پرداختن به ورزشها و گذراندن دورههای آموزشی و هنری اشاره کرد. پرداختن به یک سرگرمی میتواند به ورزیدگی، کسب دانش و تجربههای با ارزش بینجامد، اما هدف اصلی سرگرمیها رضایتمندی شخصی است.
تفریح
تفریح به حالتی گفته میشود که باعث بازگشت شخص به حال تعادل و طبیعی میشود.
مقدمه
اسلام دين كامل و جامعي است كه به تمام نيازهاي فطري انسان توجه كامل داشته و براي تمام نيازهاي جسمي و روحي، ابعاد مختلف، زواياي پيدا و پنهان زندگي بشر برنامه و شيوهي كار ارائه كردهاست. شاديونشاط و تفريح از جمله نيازهاي روحيوفطري انسان است كه در بسياري ازجنبههاي حياتي وي نقش مؤثري ايفا ميكند. دينمبيناسلام كه به تمام نيازهاي روحيوجسمي انسان توجه داشته، اين موضوع را نيز موردتوجه قرار داده است. وجود آيه های متعدد در قرآنكريم، سخنانپيامبر(ص) و احاديث و روايات منقول از ائمهيمعصومين(ع) و بهطور كلي متونديني حاكي از اهميت اين موضوع در اسلام است. دربارهي اهميت شور و نشاط و سرور و جايگاه آن در تعاليم ديني همين بس كه مفهوم شادي 25بار با الفاظ مختلف در قرآنكريم آمده و يكي از اصول كتابهاي روائي به باب ادخالالسرور اختصاص داده شده و از كسانيكه موجب دلخوشي و شادكامي بندگان را فراهم ميآورند، ستايش شده است. بااستفاده از آيه های قرآنكريم و با بررسي احاديثوآيه های و نقل سيرهي پيشوايان ديني به تبيين اين مطلب كمك نموده و همچنين شاديونشاط را در متوناسلامي و از منظر بزرگان دين بررسي كند.
پيشينهي پژوهش
قرنهاي متمادي به استناد برخي از آيه های صوفيانه كه نميتواند هيچ ارتباط اصيلي با قرآن كريم و پيشوايان اسلام داشته باشد، تفريح كردن، نشاط در زندگي داشتن و امثال آن را براي يك مسلمان ارزنده نقطهي ضعف معرفي ميكردند. اين متشرع مآبان از سر ناآگاهي، بعضي از عناصر شادي و تفريح را از زندگي حذف نموده و يا آن را كمرنگ جلوه ميدادند و رفتهرفته با استنباطهاي نابهجا از برخي آيه های و آيه های و تلقين آن به مسلمانان، ديني را كه همهي دستورهای شاديآفرين را در خود دارد، به عنوان دين غم و ماتم معرفي نموده و سبب شدند تا توجه جامعهي اسلامي به مسئلهي شادي و تفريح كم شود. اما از آنجا كه از وظايف متفكران و انديشمندان ديني است كه از لابهلاي آيه های قرآن، با تحليل سيره و سنت پيشوايان ديني و با بررسي نظريه های دانشمندان مذهبي نظر اسلام را در مورد تمام جنبههاي زندگی انسان و مسايل مبتلا به جامعه و مردم تبيين كنند، در سالهاي اخير پژوهشهايي در اين زمينه صورت گرفته است. نوشته های كمتري به چشم ميخورد كه مستقيماً به بررسي شادي و نشاط در متون اسلامي پرداخته باشد و بيشتر مشاهده ميگردد كه در لابهلاي كتابهاي اخلاقي به شكل استطردادي به اين موضوع اشاره شده است.
روششناسي
پژوهش در مقالهي حاضر به شيوهي اسنادي و كتابخانهاي است. كه ابتدا تعريف شادي و انواع آن و اثرهای مفيد و ارزشمند آن در ابعاد مختلف زندگي انسان بررسي شده، سپس از ميان كتب تفاسير قرآن و منابع دست اول روائي، آيه ها و آيه های ناظر به موضوع شادي و تفريح استخراج گرديده و در آخر عوامل و راههاي ايجاد شادي و نشاط از منظر ديني، برشمرده شده است.
يافتهها
اسلام تنها مكتبي است كه منحصر به زمان، مكان خاصي نيست و قوانين و مقررات آن براي يك دورهي خاص نيامده، بلكه دين جاودانهاي است كه براي همهي نسلها در سراسر جهان، برنامهي زندگي سعادتمندانه ارائه ميدهد و از چنان جامعيت و غنايي برخوردار است كه به همهي نيازهاي روحي و جسمي و همهي دغدغههاي انسان توجه كرده است. پيشوايان ديني با داشتن پشتوانهي عظيم وحي، قرآن كريم در طول حيات پربركت خود گنجينهي گرانبهايي از معارف بر جاي گذاشتهاند كه پاسخگوي تمام موضوعاتي كه در زندگي انسان رخ مينمايد، ميباشد.
معني لغوي شادي و تفريح
شادي حالت مثبتي است كه در انسان به وجود ميآيد و در مقابل غم و اندوه قرار دارد. شادي حالتي است كه در مقابل سوگ قرار داد و معمولاً منجر به رفتاري ميشود كه بر آن حالت شاديكنان گفته ميشود يعني فرد در حال شادي كردن است. تفريح به معناي شاد كردن، فرح و خوشي، تفرج و تماشا و گشت و گذار آمده و تفريح كردن به معناي سرگرم شدن و شادماني كردن است.
الفاظ شادي در قرآن
شادي و نشاط در قرآن كريم اغلب با الفاظي همچون فرح، فرحوا، تفرح، تفرحوا، تفرحون، يفرح، فرحون و فرحين آمده است.
معني لغوي فرح
فرح مخالف حزن و اندوه است و عبارت است از لذت قلب و روح از رسيدن به آنچه ميل دارد و فرح شرح صدر است به سبب لذت زودگذر كه اكثراً دربارهي لذات حسي و دنيوي صدق ميكند. انواع فرح در قرآن در چند معنا به كار رفته است: 1. سركشي و بدمستي كه دربارهي آن خداوند ميفرمايد: « انالله لا يحبالفرحين » 2. خوشنودي و رضا كه خداوند ميفرمايد: «كل حزب بمالديهم فرحون» 3. شادماني و خوشحالي كه در اين باره خداوند ميفرمايد: «فرحين بما آتاهم من فضله» در همهي موراد «فرحين» به معناي آنان كه شاد و مسرورند، آمده، اما در جايي از قرآن مهر و محبت الهي نسبت به تعريف «فرحين» نفي شده است و اشاره شده كه «فرحين» از محبت خداوند دور شدهاند، كه اين سوره دربارهي قارون است. وي از طرف فرعون بر بنياسرائيل حكومت ميكرد و هنگامي كه بنياسرائيل در مصر بودند بر آنها ستم ميكرد. خداوند به او گنجهايي داده بود كه كليدهايش را گروهي از مردان نيرومند به دشواري حمل ميكردند. بنياسرائيل به قارون گفتند: «به سبب گنجها سبكسري و شادي مكن كه خدا مردمي را كه اينچنين باشند دوست نميدارند.» در اينجا كلمهي «فرح» به معناي «بطر» تفسير شده وليكن «بطر» لازمهي فرح و خوشحالي از ثروت دنيا است. البته منظور فرح مفرط و خوشحالي بيش از حد كه از آخرت را از ياد ميبرد. چنين فرحي چون مانع از محبت خداوند است، نهي شده و در اينجا «فرحين» به معناي «اشرين» و «بطرين» است يعني كساني كه شكر خداوند را به خاطر آنچه بر آنها عطا فرموده، به جاي نميآورند. به خاطر وابستگي به متاع دنيوي و لذات نفساني آنقدر در رسيدن به اين لذات غوطهور شده كه از توجه به اعمال صالح و تلاش براي انجام آن بازمانده است.
نوع ديگري از شادماني كه در قرآن به عنوان فضيلت اخلاقي از آن ياد شده، شادماني به خاطر فضل و بخشش الهي است. اين نوع شادي از بهترين انواع شاديها محسوب ميشود. خداوند ميفرمايد: «قل بفضلالله وبرحمته فبذلك فليفرحوا هو خير مما يجمعون.» در اين آيه خداوند عالم خطاب به بندهاش نه تنها شادي به واسطهي فضل و رحمتش را امر فرموده بلكه به وي تأكيد فرموده كه: شاد باش.
برخي گفتهاند، منظور از فضل خدا، دين اسلام است كه شامل همهي پيروانش ميگردد، بنابراين يك فضل عام است و رحمت خداوند همان قرآن و تعاليم آسماني آن است كه اين فضل خاص است و شامل حال برخي مسلمانان ميشود.
تعريف شادي و ضرورت آن از ديدگاه روانشناسي و جامعهشناسي
روان انسان در مقابل عوامل بيروني و دروني، واكنشهاي مختلفي از قبيل شادي و خوشحالي، خشم، تنفر، ترس و اندوه از خود نشان ميدهند كه به آنها «هيجان» ميگويند. اين هيجانها بسته به عوامل پديدآورنده و نيز ديدگاه ما و انديشههاي انسان، گاه مثبتاند و گاه منفي، يكي از اين جنبههاي هيجان «شادي» است، كه با واژههايي چون سرور، نشاط، وجد، سرخوشي، مسرت و خوشحالي هممعناست. شادي احساس مثبتي است كه زندگي را شيرين ميكند. شيرين بودن شادي، تجربههاي اجتنابناپذير زندگي مثل ناكامي، نااميدي و عاطفهي منفي را خنثي ميكند و به ما كمك مينمايد تا سلامت رواني خود را حفظ كنيم. ميتوان گفت يكي از فوائد شادي، آرامبخش بودن آن است.
شادي اشتياق ما را به انجام فعاليتهاي اجتماعي تسهيل نموده و لبخندهاي شادي تعامل اجتماعي را تسهيل ميكند. بنابراين يكي ديگر از فوايد ابراز شادي، چسب اجتماعي بودن آن است كه روابط را به هم ميچسباند. شادي براي انسان يك ضرورت است كه با آن زندگي معنا مييابد و عواطف منفي، مثل ناكامي و نااميدي، ترس و نگراني، بياثر ميشود. در پرتو شادي است كه انسان ميتواند خويش را بسازد و قلههاي سلوك را چالاكانه بپيمايد و در اجتماع، نقش سازندهي خود را ايفاء نمايد. ارسطو گفته است: «شادي بهترين چيزهاست و آن قدر اهميت دارد كه ساير چيزها براي كسب آن هستند.»
اهميت شادي تا حدي است كه ميتواند بيماريهاي صعبالعلاج جسمي را درمان كند، يك جراح معروف طي مقالهاي نوشت: «شادي نه تنها جلوي بسياري از بيماريهاي ناشي از ناملايمات را كه در قرن حاضر زياد است ميگيرد. بلكه شادي حتي قادر است جلو رشد و نماي بيماري سرطان را كه در كمين است، نيز بگيرد.»
يكي از محققين دربارهي تأثير شادي و طرب در زندگي مينويسد: «آن كس كه داراي قلب طربناك است، همهي عناصر جهان و پديدههاي آن را در حياتي پُرشور و جنبشي با نشاط حس ميكند و حس زندهانگاري را در خود پرورش ميدهد و همهي هستي را در شور و طرب به نظاره مينشيند و از اين منظر اميد و شوق به پيشرفت و تعالي را در خود باز مييابد. انسان طربناك همهي عناصير هستي را در حيات پُرشور حس ميكند و در همه چيز رنگ خدا و معناي ربوبيت را جستجو ميكند. قلب طربناك همهي هستي را در شور و طلب ميبيند و با ديدن هر نمودي از نمودهاي هستي به ابتهاج و انبساط روحي دست مييابد. قلبي كه پايگاه عرش الهي و جايگاه نزول رحمت و محبت خداست، آن قلب باطراوت و بانشاط است.»
ضرورت شادي در برنامهريزيهاي اقتصادي و اجتماعي دولتها نيز خود را نشان ميدهند، اگر دولتها به بالا بردن سطح شادي در جامعه توجه كنند، در اجراي برنامههاي خود موفقترند. برطرف كردن غم و اندوه و به وجود آمدن روحيهي شادي براي خانواده و جامعه از جنبهي ديگري هم ضرورت مييابد و آن اينكه غم و شادي انسان فقط مربوط به خودش نيست بلكه با شاد يا غمگين شدن يك نفر، تمامي جامعه تأثير ميپذيرد، يعني غم يا شادي، فردي نيست و در يك جا باقي نميماند و به همهي افراد سرايت ميكند.
«روپرت شلدريك» زيستشناس مشهور، در كتاب «علم جديد حيات» فلسفهي جديدي را مطرح كرد كه ثابت ميكند نحوهي تفكر ما نه تنها بر اوضاع و احوال خود ما، كه بر همهي اذهان انسانها در سراسر جهان تأثير ميگذارد. وي كه براي اثبات نظريهاش از شواهدي علمي و تجربههاي بسياري كمك گرفته، معتقد است: حافظه و شعور انسان تنها در مغزش ذخيره نميشود بلكه چيزي به نام «شعور جمعي» نيز وجود دارد، كه انسانها به وسيلهي نيروي خاص با هم در ارتباطند. بنابراين به راحتي ميتوان به اهميت و ضرورت شادي در سلامت فردي و اجتماعي انسانها پي برد.
اهميت شادي و تفريح در آموزههاي ديني
دين اسلام كه به همهي شئون حياتي انسان ژرف نگريسته و متناسب با نيازهاي واقعي او و براي تعالي هرچه بيشتر او برنامههايي ارائه كرده است، شادي و نشاط و عوامل نشاطانگيز را كه لازمهي يك زندگي موفق است به انسان معرفي و توصيه ميكند. در دستورهاي آسماني اسلام، نكتههاي ارزشمندي در خصوص ايجاد شادي و نشاط آمده است. اين شاديها گاهي براي خود آدمي است و زماني براي ديگران. آن همه ثواب كه براي تبسم به روي ديگران ذكر شده و سفارشهايي كه براي پوشيدن لباسهاي شاد و روشن، بوي خوش، نظافت و نظم و پاكيزگي، مسافرت و تفريح، حضور در طبيعت و نگريستن به سبزه و آب، مهرباني و محبت، زدودن كينه و حسد، شوخي و مزاح و خلاصه ادخال سرور در قلب مردم شده است، همه براي ايجاد فضاي شادي و راندن غم و اندوه و در نتيجه تجديد قوا براي ادامهي حركت تكاملي است. امام علي(ع) ميفرمايد: «السرور يبسطالنفس ويثيرالنشاط» شادي باعث انبساط روح و ايجاد وجد و نشاط ميشود.
به طور كلي دربارهي اهميت شور و نشاط و سرور و جايگاه آن در تعاليم ديني همين بس كه يكي از فصول كتابهاي روايي به باب «ادخالالسرور» اختصاص داده شده است و از كساني كه موجبات دلخوشي و شادكامي بندگان خدا را فراهم ميآورند، ستايش شده است. از جمله حديث زيبايي كه از رسول اكرم(ص) نقل است كه فرمود: «ان فيالجنه داراً بقال له دارالفرح، لايدخلها الا من فرحالصبيان» در بهشت جايي است كه به آن خانهي شادي گفته ميشود، هيچكس به آن خانه وارد نميشود مگر آنكه موجب شادي كودكان شده باشد.
در جايي ديگر باز از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه: «ان فيالجنه داراً يقال له دارالفرح، لايدخلها الا من فرح يتاميالمؤمنين» آنچه از اين احاديث برداشت ميشود اين است كه بين شاد كردن مؤمن و پاداش بهشت رابطهي معنيداري وجود دارد و خداوند براي كساني كه موجبات فرح و شادي بندگانش را فراهم ميآورند امتياز ويژهاي قائل است.
قرآن كريم به كرات شادي را به صورت مثبت مورد توجه قرار داده است و مؤمنان را به خوشحالي و شادماني دعوت ميكند: «قل بفضلالله وبرحمته فبذالك فليفرحوا هو خير مما يجمعون» :اي پيامبر به مردم بگو بايد به فضل و رحمت خدا خوشحال باشند اين بهتر است از شادي و خوشحالي براي اموالي كه جمع كردهاند. در قرآن كريم مؤمنان را كه به خاطر برخورداري از نعمتهاي الهي و لطف و رحمت خداوند و به دست آوردن پيروزي، شادماني ميكنند مورد تأييد قرار داده است و ميفرمايد: «.... يومئذ يفرحالمؤمنون بنصرالله ينصر من يشاء وهوالعزيزالرحيم» :و آن روز مؤمنان شاد ميشوند به ياري خدا، كه خواهر كسي را بخواهد نصرت و پيروزي ميبخشد و اوست كه بر هر كاري عالم مقتدر و بر كار خلق عامل و آگاه است. نسبت دادن شادي به مؤمنان در آيهي فوق دليل بر تأييد شادي در قرآن كريم است. خداوند متعال شهدا را شاد و بانشاط به فضلالهي ميداند كه در حال برخورداري از آنچه كه خدا به آنها مرحمت نموده شادمان ميباشند.
اما در عين حال قرآن كريم خطاب به ظالمي مغرور و سركش كه شادماني و خوشحالي او از روي عجب و خودپسندي است ميفرمايد: «لاتفرح انالله لايحبالفرحين»: چنين شادي مكن كه خداوند كساني را (كه از روي غفلت و غرور و افكار باطل) شادي ميكنند دوست ندارد. بنابراين ميبينيم كه از ديدگاه قرآن مثبت و منفي بودن شادي بستگي به علت و انگيزهي شاد كردن و نحوهي آن دارد. اما خداوند تفريح و شادي را فينفسه تأييد فرموده و اساساً خلقت هستي و انسان را به گونهاي قرار داده كه خودبهخود، شاديهايي را براي آدمي فراهم ميآورد.
شادي در قرآن
مفهوم شادي مجموعاً حدود 25 بار با الفاظ مختلف در قرآن آمده است. در بعضي از اين آيات، مؤمنان به شادي و خوشحالي دعوت شدهاند. در بعضي ديگر از آيات كساني به لحاظ شرايط روحي خود و انگيزهي خاص در آن شادماني مورد مذمت قرار گرفتهاند و يا منع شدهاند. ذيلاً به برخي از آيات در اين خصوص اشاره ميشود: «ان تصبك حسنه تسؤهم وان تصبك مصيبه يقولوا قد اخذنا امرنا من بل ويتولوا وهم فرحون» : اگر تو را رخدادي خوش فرا رسد سخت بر آنها ناگوار آيد و اگر تو را از جهاد زحمتي و رنجي پيش آيد (خوشحال شده) و گويند ما در كار خود نيك پيشبيني كردهايم كه به جنگ نرفتيم و آنها- شادي زده- از اين روي ميگردانند. «فرحالمخلفون بمقعدهم خلاق رسولالله» آنهايي كه از حكم جهاد در ركاب رسول خدا(ص) تخلف ورزيدند، خوشحال شدند. «فان اعرضوا فما ارسلناك عليهم حفيظا ان عليك الاالبلاغ وانا اذا اذقنا الانسان منا رحمه فرح بها وان تصبهم سيئه بما قدمت ايديهم فأنالانسان كفور»: اي رسول(ص) تو اين آيات قيامت را به خلق برسان اگر باز اعتراض كردند ديگر تو را نگهبان آنها نفرستادهايم؛ بر تو جز ابلاغ رسالت تكليفي نيست و ما چون با انسان بيصبر كمظرفيت از لطف و رحمت خود بهرهاي بخشيم، شاد شود و اگر به كيفر كردار خود رنج و عذابي بر او رسد سخت راه كفران پويد و به جاي توبه به كلي خدا را از ياد ببرد. «ان تمسسكم حسنه تسؤهم وان تصبكم سيئه يفرحوابها». : اگر شما مسلمين را خوشحالي پيش آيد از آن بدحال و غمگين شوند و اگر به شما حادثهي ناگواري رسد بدان خوشحال گردند. «فرحين بما اتاهمالله من فضله و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم ولاهم يحزنون». : آنان (شهيدان) به فضل و رحمتي كه از خداوند نصيبشان شده شادمانند و به آن مؤمنان كه هنوز به آنها نپيوستهاند و بعداً در پي آنها به راه آخرت خواهند شتافت مژده دهند كه از مردان نترسند و از فوت متاع دنيا هيچ غم نخورند. «ولا تحسبنالذين يفرحون بما اتوا ويحبون....»: اي پيامبر(ص) مپيندار آنهايي كه به كردار زشت خود شادمانند و دوست دارند كه از مردم به اوصاف پسنديدهاي كه هيچ در آنها وجود ندارد آنها را ستايش كنند.... «فلما نسوا ماذكروا به فتحنا عليهم ابواب كي شيء حتي اذا فرحوا بما اوتوا خذناهم بغته فاذاهم مبلسون.»: پس چون آنچه از نعم الهي به آنها تذكر داده شد همه را فراموش نمودند، ما هم ابواب هر نعمت را براي اتمام حجت بر روي آنها گشوديم تا به نعمتي كه به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند پس ناگاه آنها را به كيفر اعمالشان گرفتار كرديم كه آن هنگام خوار و نااميد شدند. «ومنهم من يلمزك فيالصدقات فإن اعطوامنها رضوا وان لم يؤتو منها اذاهم يسخطون.»: و بعضي از آن مردم مناطق در تقسيم صدقات بر تو اعتراض و خردهگيري كند؛ اگر به آنها مال بسيار عطا كني از تو رضايت داشته والا سخت خشمگين شوند. «الله يبسط الرزق لمن يشاء و يقدر وفرحوا بالحيواه الدنيا....»: خدا هر كه را خواهد فراخروزي و هركه را خواهد تنگروزي ميگرداند و گروهي به زندگي دنيا شادمان شدند. «في بضع سنينلله الامر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرحالمؤمنون.» : اين غلبهي روميان در اندسالي انجام خواهد شد (و بدانيد كه اين حادثه) و كليهي امور عالم قبل از اين و بعد از اين همه به امر خداست و آن روز كه روميان فاتح شوند چون بعد از آن خدا وعدهي ياري اسلام داده مؤمنان شاد ميشوند. «منالذين فرقوا دينهم وكانوا شيعاً كل حزب بما لذيهم فرحون.» : از آن فرقه هواپرست نادان نباشيد كساني كه دين فطرت خود را متفرق و پراكنده ساختند و از هواي نفس و خودپرستي فرقهفرقه شدند و گروهي به اوهام باطل به عقيده و خيالات فاسد دلشادند. «واذا اذقنا الناس رحمه فرحوابها....»: و مردم بر اين عادتند كه هرگاه ما به لطف خود رحمتي به آنها چشانيم شاد شده و اگر.... «فلما جاءتهم رسلهم بالبينات فرحوا بما عندهم منالعلم....»: پس آنگاه كه رسولان ما با معجزات و ادلهي روشن به سوي آنها آمدند آن مردم نادان به دانش و عقايد باطل خود شاد و خرسند شدند و.... «فتقطعوا امرهم بينهم زبراً كل حزب بما لديهم فرحون.» : آنگاه مردم (با وجود اين سفارش خدا) امر دين خود را پارهپاره كرده و در آيين فرقهفرقه شده و هر گروهي به آنچه نزد خود پسنديدند دلخوش گشتند. «.... اذقال له قومه لاتفرح انالله لايحبالفرحين.»: هنگامي كه قومش به او قارون گفتند آنقدر سرمست از ثروت خود مباش كه خدا هرگز چنين مردم پُرغرور و سرمست را دوست نميدارد. «لكيلا تأسوا علي مافاتكم ولاتفرحوا بما اتاكم والله لايحب كل مختال فخور.»: اين را بدانيد تا هرگز بر آنچه از دست شما رود دلتنگ نشويد و به آنچه كه به شما رسد مغرور و دلشاد نگرديد و خدا دوستدار هيچ متكبر خودستايي نيست.... همچنين در سورهي بقره، دربارهي مادهگاوي كه قرار است به امر خدا قرباني شود، ميفرمايد: «رنگش زرد روشن است و بينندگان را شاد ميكند.»
شادي و تفريح در كلام معصوم(ع)
انسان در زندگي روز مره و بر اثر اتفاقات و حوادث يا كار و فعاليتهاي روزانه و حركت در پيچ و خمهاي دشوار زندگي دچار خستگي و ملال ميشود، كه براي رهايي از اين افسردگي ناشي از فعاليت وسنگيني كار و فشار روحي و رواني، بايد بخشي از اوقات خود را به شادي و تفريح اختصاص دهد. همانطور كه جسم انسان نياز به غذا و انواع ويتامينها دارد، روح انسان نيز نياز به تنوع، استراحت، تفريح و شادي و نشاط دارد.
سرگرميهاي لذت بخش و هدف دار در كلام امام رضا(ع) اين گونه وصف شدهاست : «اجعلوا لانفسكم حظا من الدنيا باعطائها ما تشتهي من الحلال و ما لا يثلم المروه و ما لا سرف فيه و استعينوا بذالك علي امور الدنيا» :از لذائذ دنيوي نصيبي براي كاميابي خويش قرار دهيد و خواهشهاي دل را از راههاي مشروع برآوريد، مراقبت كنيد كه در اين كار به مردانگي و شرافت شما آسيب نرسد و دچار اسراف و تند روي نشويد، تفريح و سرگرميهاي لذتبخش شما را در اداره زندگي ياري ميكند و با كمك آن بهتر در امور دنيوي خويش موفق خواهيد شد.
در تقسيمبندي اوقات و نظم روزانهاي كه پيشوايان معصوم(ع) توصيه كردهاند، مسرت و شادي جايگاه ويژهاي دارد، چنانكه امام رضا(ع) ميفرمايد: «و اجتهدوا انيكون زمانك اربع ساعات: ساعه لله لمناجاته و ساعه لامر المعاش و ساعه لمعاشره الاخوان الثقات والذين يعرفونكم و يخلصون لكم فيالباطن و ساعه تخلون فيها للذاتكم و بهذهالساعه تقدرون عليالثلاثالساعات» : كوشش كنيد اوقات روز شما چهار ساعت باشد: ساعتي براي عبادت و خلوت با خدا، ساعتي براي تامين معاش، ساعتي براي معاشرت با برادران مورد اعتماد وكساني كه شما را به عيبهايتان واقف ميسازند و در باطن به شما خلوص و صفا دارند و ساعتي را هم به تفريحات و لذائذ خود اختصاص دهيد و از مسرت و شادي ساعات تفريح، نيروي انجام وظائف وقتهاي ديگر را تامين كنيد. آري روح آدمي نيز گاهي خسته و بيمار ميشود و كسالت و بيماري و افسردگي روحي انسان محتاج به درمان وتقويت است و نياز به دارو و مرهم شادماني و نشاط دارد. در اين باره حضرت علي(ع) ميفرمايد: «ان هذه القلوب تمل كما تمل الابدان فابتغوا لها طرائف الحكمه» :اين دلها ملول وخسته ميشود، همان گونه كه بدنها ملول و خسته ميشوند براي شادمان ساختنشان سخنان نغز و حكمت آموز بجوييد.
در سيره معصومان(ع) عنصر شادي آنچنان اهميت دارد كه علاوه بر تاييد آن به تشويق، زمينهسازي واسباب ايجاد آن نيز توصيه شدهاست. امام صادق(ع) در حديثي كه لشكريان عقل را در برابر لشكريان جهل قرار داده، ميفرمايد: لشكر عقل75 است و لشكر جهل هم در مقابل ايشان، و سپس شادي، نشاط، خوشحال و بشاش بودن را لشكر عقل ميشمارد كه در پيامبران وجانشينان آنها و مومنين كه دلشان را به ايمان آزموده، وجود دارد: «النشاط وضده الكسل، و الفرح وضده الحزن» در اين روايت نشاط و فرح از لشكريان عقل و كسلي و حزن از لشكريان جهل بهشمار آمدهاند.
عوامل شادي آفرين
اسلام دين شادي وحلاوت و نشاط است اما شادي آميخته با فساد را تجويز نميكند و براي مسلمانان سبكسري، هرزگي و توهين را به بهانه شادي روا نميدارد. خداوند ميفرمايد در راس همه عوامل شادي و نشاط ايمان به خدا و تقواي الهي است و در سايه دين است كه شادي واقعي بهدست ميآيد.
يكي از راههاي بهدست آوردن شادي و نشاط پايدار ومعنوي استفاده از رهنمودهاي دين در كم كردن وابستگيها بهدنيا و آرزوهاي دور و دراز در رسيدن به مظاهر دنيا و بهطور كلي زهد و قانع بودن است، زيرا هر چه وابستگي انسان به مظاهر دنيا و مال و منال و لذتهاي گذرا بيشتر باشد، غم و افسردگي بيشتري را به دنبال خواهد داشت. پيامبر اكرم(ص) در اين باره ميفرمايد: « الرغبه في الدنيا تكثر الهم و الغم و الحزن» : علاقه شديد به مظاهر دنيا غم و اندوه را زياد ميكند.
لذت و خوشي، هميشه در « انجام دادن» نيست، زماني هم در «پرهيز كردن» است. انساني در زندگي واقعا شاد است كه از گناه پرهيز كند و حدود الهي را رعايت نمايد. خداوند عالم ميفرمايد: «الا ان اولياء الله لا خوف عليهم ولا يحزنون» : بدانيد دوستان خداوند ترس و اندوهي ندارند. امام علي(ع) وقتي كه صفات مومنان را براي همام شرح ميدهد ميفرمايد: «مومن هميشه با نشاط است و هيچ وقت گرفته و كسل نيست.»
شادماني و نشاط ديني در عمق وجود انسان چنان ريشه دارد كه به قول اميرالمومنين (ع) هيچ گاه ابن نشاط و شادابي را از دست نميدهد؛ و لذا در خصوصيات پيامبر اكرم(ص) مينويسند كه ايشان بسيم و كثيرالتبسم بودهاند يعني هميشه در برخوردها شاد ومتبسم بوده و براي مومنان هم اين خصوصيت را توصيه ميفرمودند.
با كند و كاو در آيات قرآن و احاديث و روايات معتبر، ميتوان موارد ذيل را در زمره عواملي برشمرد كه حالت شادي و نشاط را در انسان پديد ميآورد: 1) ايمان 2) رضايت و تحمل 3) توكل بر خداوند 4) پرهيز از گناه 5) مبارزه با نگراني 6)تبسم و خنده 7) مزاح و شوخي 8) بوي خوش 9) زينت كردن 10) پوشيدن لباسهاي روشن 11) حضور در مجالس شادي 12) ورزش 13) اميد به زندگي 14) كار و تلاش 15) سير و سفر 16) تفريح و تفرج 17) ديدار با دوستان 18) تلاوت قرآن 19) تفكر در آفريدههاي خداوند 20) صدقه دادن 21) نگاه كردن به سبزه و آب روان
امام علي(ع) ميفرمايد:«الطيب و العسل نشره و الركوب و النظر الي الخضره» : عطر، عسل، اسب سواري و نگاه به سبزه موجب نشاط ميشود و حزن واندوه را از بين ميبرد. خداوند در باره زينت كردن كه يكي از عوامل ايجاد شادي است ميفرمايد: «قل من حرم زينه الله التي اخرج لعباده و الطيبات من الرزق...» : بگو چه كسي زينتهاي الهي را كه براي بندگان خود آفريده و روزيهاي پاكيزه را حرام كرده است؟
انسان به استفاده و ارتباط با زيبايي و لذت بردن از آن محتاج است؛ بدون زيبايي روح در تاريكي و خشونت ماده خسته ميشود. از اين رو در فرهنگ ديني ما به نظافت و آراسته بودن كه عامل فرح بخش زندگي است، توصيه شده است.
يكي ديگر از عوانل شاديآفرين در زندگي انسان تفريح و تفرج است. روح انسان به تفريح و تفرج نياز دارد. بهطوري كه تفريحات سالم از بهترين شاديها و لذتهاي سالم و نشاطآور انسان است. انسان با ديدن مناظر زيباي طبيعت، گلهاي رنگارنگ، درختان سبز، آبشارهاي زيبا، شكوفههاي شاداب، كوهها و هزاران منظره زيباي ديگر به وجد ميآيد.
خداوند در قرآن كريم به سياحت و سفر امر فرمودهاست تا انسان هم از سرنوشت و سرگذشت گذشتگان آگاهي يابد و عبرت گيرد و هم از زيبايي طبيعت بهره ببرد و شادمان شود. مسافرت و تغيير مكان زندگي و آب و هوا و ديدن مناطق و منظرههاي جديد در نشاط روحي و سلامت جسماني و تقويت روح و از بين رفتن افسردگي و كسالت هاي روحي و درمان بعضي بيماريهاي روحي بهشدت موثر است. در قرآن كريم و سنت و سيره پيشوايان ديني به اين امر توجه شده و مردم به مسافرت و گردش و تفريح تشويق شدهاند. پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد:« سافروا تصحو» : مسافرت كنيد تا سالم بمانيد.
ورزش و بازي نيز از جمله عوامل شادي محسوب ميشود. ورزش از كارهاي نشاطآوري است كه رهبران ديني به آن عنايت داشته و به بعضي از ورزشها به خاطر اينكه در ورزيدگي وفنون رزمي و دفاعي تاثير دارند بيشتر توجه شدهاست؛ چنانكه پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: «حق الولد علي والده ان يعلمه الكتابه و السباحه و الرمايه و ان يرزقه الا طيبا» : حق فرزند بر عهده پدرش اين است كه به او نوشتن و شنا كردن و تيراندازي را آموزش بدهد و جز از راه حلال روزي او را تامين نكند. ديگر از عوامل شادي حضور در مجالس شادي و جشن است. جشن و برپايي مجالس شادي به مناسبتهاي مختلف در اسلام وجود دارد و تاييد شدهاست.
حضور در مجالس شادي مشروط بر اينكه معصيتآلود وتوام با فسق وفجور نباشد، از ديدگاه شرع مانعي ندارد، و به آن سفارش شده است. برخي ميپندارند كه در مناسبتهاي شادي هيچ نواختن وسرور و هلهلهاي نبايد باشد و گمان ميبرند كه اين سروصداها مطابق سيره نبوي نيست. اما برخي روايات چنين نگرشي را نفي ميكند از جمله:
1- پيامبر بر گروهي از زنگيان در حاليكه مشعول طبالي و آوازه خواني بودند، گذشت. آنان ساكت شدند پيامبر فرمود: به كارتان ادامه دهيد تا يهوديان بدانند در دين ما آساني و آسايش است.
2- امام باقر(ع) فرمودند: پيامبر اسلام(ص) از محله بني زريق عبور ميكردند، صداي موسيقي شنيدند فرمودند: چه خبر است؟ گفتند اي رسول خدا، فلاني عروسي كرده است. فرمودند دينش كامل شده است، اين ازدواج است نه زنا، نبايد مخفيانه باشد، بايد دودي به آسمان برود، يا صداي دايرهاي بلند شود، فرق نكاح و زنا به نواختن دايره است.
3- امام صادق(ع) فرمودند: شب عروسي علي(ع) با فاطمه(س)، پيامبر(ص) صداي دايره شنيد، فرمود: اين چيست؟ ام سلمه گفت: اي رسول خدا، اين اسماء بنت عميس است كه دايره مينوازد و با اين كار ميخواهد فاطمه را شاد نگه دارد تا مبادا احساس بيمادري كند. پيامبر(ص) دستش را به سوي آسمان بلند كردوفرمود: خدايا همان طوري كه اسماء دخترم را خوشحال كرد در قلب او شادي افروز. سپس پيامبر(ص) اسماء را صدا زد و فرمود: وقتي دف ميزنيد چه مضموني دارد؟ گفت نميدانم ما با اين كار ميخواهيم شادي بيافرينيم. حضرت فرمودند: با دف فحش ندهيد.
4- پيامبر(ص) از خانه علي بن هبار عبور كردند، صداي دف شنيدند، پرسيدند: چه خبر است؟ گفتند: علي بن هبار عروسي دارد، حضرت فرمودند: پايههاي ازدواج را محكم گردانيد و آن را آشكار كنيد و دف بنوازيد.
5- مستحب و پسنديده است كه ازدواج، علني و آشكار انجام شود، پيامبر(ص) فرمود: تفاوت ميان ازدواج حلال و حرام، دايره زدن و خواندن است.
6- هنگام ازدواج رسول خدا(ص) با حضرت خديجه(س) هم زنان ميزدند و ميخواندند، علامه مجلسي مينويسد: سپس بانوان دايرههايي آوردند و ان را براي خديجه مينواختند.
يكي ديگر از عوامل ايجاد كننده شادي و نشاط، شوخي و مزاح است. در بعضي از روايات و احاديث شوخ و شاد بودن از صفات مومن ذكر شده است و به طور كلي، از ديدگاه اسلام به كار گيري طنز و مزاح و لطيفه، در صورتي كه بر مبناي حقيقت و صداقت استوار باشد و از حد اعتدال خارج نگردد، و با نيت و هدف دلشاد نمودن مومنان و زدودن غبار خستگي و غم از روح و جسم ايشان، نه تنها جايز، بلكه خداپسندانه و مورد تاييد و تاكيد است.
در روايتي امام صادق(ع) به يكي از شيعيان فرمودند: ...رفتار و گفتار طنز آميز و شوخ طبعانه ( با نيت مسرور نمودن مردم ) از مصاديق وجلوههاي حسن خلق است.
رسول خدا ميفرمايد: هر كه مومني را شاد كند، مرا شاد كرده و هر كه مرا شاد نمايد، همانا خداوند را شاد نموده است.
بنابراين مي بينيم كه اسلام همواره مسلمانان را به دوري كردن از غصه و غم و ترشرويي وگرفتگي توصيه كرده است؛ وحال آن كه قرنهاي متمادي به استناد برخي از روايات صوفيانه كه نميتواند هيچ ارتباط اصيلي با قران كريم وسيره پيشوايان اسلام داشته باشد، تفريح كردن، نشاط در زندگي داشتن و امثال آن را براي يك مسلمان ارزنده نقطه ضعف معرفي ميكردند.
نتيجه
پيام دين به انسانها اين است كه راه نجات از غم و اندوه، ايمان به خدا و ذكر اوست كه به انسان آرامش، شادي و نشاط ميبخشد. قرآن، شادي و نشاط را كه نياز فطري بشر است تأييد كرده و جهت ميدهد و راهنماييهاي لازم را براي بهرهگيري از شادي و نشاط ارائه ميكند. ضرورت شادي و نشاط در زندگي بشر با كمك روايات و احاديث اهلبيت(ع)، اثبات شده و به دنبال زندگي يكنواخت و فشارهاي كاري و خستگي و ملال روحي كه آن هم مانند جسم خسته ميشود و نياز به تنوع دارد تأييد شده و به عنوان يك امر ضروري، چگونگي نشاط و عوامل نشاطآور، مانند استفاده از لذتها، سخنان نغز و نشاطآور كه ميتواند از اين خستگي و ملال بكاهد در روايات متعدد آمده است و در روايات پيشوايان ديني، نحوهي تقسيم اوقات و ساعات انسان به بخشهاي مختلف و يك بخش هم به عوامل نشاط و شادي و لذتهاي روان، مورد عنايت قرار گرفته است كه دليل بر مثبت بودن شادي و نشاط و ضرورت آن براي انسان از ديدگاه و منظر پيشوايان ديني ميباشد.
آراستگي و زينت كه خود از عوامل مؤثر در شادي و نشاط هستند، در قرآن و سنت و سيره مورد تأييد قرار گرفته است.
عوامل نشاطآور و شاديآفرين مانند سير و سفر، تفريح و تفرج، ورزش و ديدار دوستان در منابع ديني بسيار مثبت ديده شده و تأكيد پيشوايان ديني و معصومان(ع) به آموزش بعضي از ورزشها به فرزندان و برشمردن ثمرات و فوايد سير و سفر و تفريح دليل قطعي بر مطلوب بودن آنها در دين است. شادي كردن، وليمه دادن، شعرخواني، كف زدن، تكبير گفتن، سرود خواندن، دف زدن، جشن گرفتن و ... در عروسي در منابع ديني وجود دارد و در سنت و سيره به نمونههاي آن اشاره شده است. در منابع ديني، نيايش و دعاهاي متعددي در رفع غم و اندوه و حزن و به دست آوردن شادي و نشاط وجود دارد و اينكه از خداوند منان چگونه و با چه الفاظي خواهان شادي و نشاط و خواهان از بين رفتن غم و اندوه باشيم.
بحث و نتيجهگيري
پيام دين به انسانها اين است كه راه نجات از غم و اندوه، ايمان به خدا و ذكر اوست كه به انسان آرامش، شادي و نشاط ميبخشد. قرآن، شادي و نشاط را كه نياز فطري بشر است تأييد كرده و جهت ميدهد و راهنماييهاي لازم را براي بهرهگيري از شادي و نشاط ارائه ميكند. ضرورت شادي و نشاط در زندگي بشر با كمك روايات و احاديث اهلبيت(ع)، اثبات شده و به دنبال زندگي يكنواخت و فشارهاي كاري و خستگي و ملال روحي كه آن هم مانند جسم خسته ميشود و نياز به تنوع دارد تأييد شده و به عنوان يك امر ضروري، چگونگي نشاط و عوامل نشاطآور، مانند استفاده از لذتها، سخنان نغز و نشاطآور كه ميتواند از اين خستگي و ملال بكاهد در روايات متعدد آمده است و در روايات پيشوايان ديني، نحوهي تقسيم اوقات و ساعات انسان به بخشهاي مختلف و يك بخش هم به عوامل نشاط و شادي و لذتهاي روان، مورد عنايت قرار گرفته است كه دليل بر مثبت بودن شادي و نشاط و ضرورت آن براي انسان از ديدگاه و منظر پيشوايان ديني ميباشد.
آراستگي و زينت كه خود از عوامل مؤثر در شادي و نشاط هستند، در قرآن و سنت و سيره مورد تأييد قرار گرفته است. عوامل نشاطآور و شاديآفرين مانند سير و سفر، تفريح و تفرج، ورزش و ديدار دوستان در منابع ديني بسيار مثبت ديده شده و تأكيد پيشوايان ديني و معصومان(ع) به آموزش بعضي از ورزشها به فرزندان و برشمردن ثمرات و فوايد سير و سفر و تفريح دليل قطعي بر مطلوب بودن آنها در دين است. شادي كردن، وليمه دادن، شعرخواني، كف زدن، تكبير گفتن، سرود خواندن، دف زدن، جشن گرفتن و ... در عروسي در منابع ديني وجود دارد و در سنت و سيره به نمونههاي آن اشاره شده است.
در منابع ديني، نيايش و دعاهاي متعددي در رفع غم و اندوه و حزن و به دست آوردن شادي و نشاط وجود دارد و اينكه از خداوند منان چگونه و با چه الفاظي خواهان شادي و نشاط و خواهان از بين رفتن غم و اندوه باشيم.
دلیل
تفریح فعالیتی است که جز لذت و رضایت آنی و درونی و شادی برای فرد هیچ نتیجهای ندارد خود تفریح است که فرد را به انجام آن تشویق مینماید.
تفریح به اعمالی گفته میشود گه افراد در زمان فراغت انجام میدهند.
نیاز جامعه به تفریح
تفریح به دلیل ماهیتش و تاثیری که بر فرد و اجتماع دارد مفید است پس مسئولین ذیربط باید در افزایش امکانات تفریحی کوشا باشند.متاسفانه منابع تفریح دینی در ایران بسیار کم میباشد
اوقات فراغت
فَراغت به زمانهایی اطلاق میشود که افراد کار ضروری برای انجام ندارند و معمولاً در این مواقع تمایل به انجام فعالیتهای فرحبخش و نشاطآور بیشتر میشود.
اوقاع فراغت زمانهایی است که فرد آن را طبق تمایل شخصی خود و برای خود تنظیم میکند و برنامه آن در مورد هرکس متفاوت است و به سلیقه، نیازهای روحی، سن و توان مالی فرد بستگی دارد.
بازی (سرگرمی)
تعریف بازی:
فعالیتی که با میل و اختیار و باهدف سرگرمی و تفریح در اوقات فراغت انجام می شود، بازی نام دارد. بنابر این تعریف، بازی دارای ویژگی های زیر است:
بازی، فعالیتی اختیاری است.
کودک می تواند آن را به دلخواه خود رها کند و به فعالیت دیگری بپردازد.
بازی برای کودک خوشایند، لذت بخش و سرگرم کننده است.
بازی کودک سازماندهی، ساعت کار و وقت معین ندارد.
در بازی از کشمکش و پرخاش خبری نیست.
نگاههای موجود به بازی:
به طور کلی دو تصور نسبت به بازی وجود دارد
بازی برای سرگرمی و مشغول شدن کودک
یکی اینکه چون کودک مزاحم زندگی بزرگترهاست، بازی و اسباب بازی لازم است تا کودک را سرگرم کند. در زندگی امروزی غالباً هدف از بازی این است، در زندگی به سبک مدرنیسم هر ابزاری که به والدین کمک کند تا به برنامه های خود برسند، مفید تلقی می شود. منظور از برنامه، چیزهای ارزش زاست و ارزش، تولید پول است. برنامه هایی مثل کلاس رفتن، مدرک گرفتن، یادگیری، کار، کسب پول و خرج کردن آن، ایجاد رفاه، استراحت، ورزش و... ، ابزار این کار باید فراهم شود. کودک به هر نحوی باید مشغول شود تا والدین به کار خود برسند، به مهد کودک فرستاده شود، ساعتها به تماشای برنامه های تلویزیون بپردازد و ... ، یک نگاه به بازی این است.
بازی بستری برای بالندگی کودک
یک نوع نگاه هم این است که بازی و وسایل بازی باید کودک را رشد دهد، آموزنده باشد و باعث ارتقای کودک شوند. اتفاقا در این نوع نگاه برخلاف نگاه اول، والدین باید برای کودک وقت بیشتری بگذارند، مثلاً در یادگیری نقاشی، توجه از دور به کودک کافی نیست باید از نزدیک نظارت و آموزش انجام شود. در رویکرد رشددهندگیِ بازی شاید بهتر باشد به دو نیمرویکرد هم اشاره شود :
بازی یک فرایند متفاوت از فرایند اصلی زندگی کودک است. کودک زندگی می کند، بازی هم یک فرایند پشتیبان است.
کلاً زندگی کودکانه، بازی است. در واقع باید ابزارها و امکاناتی را فراهم کرد تا زندگی کودکانه کودک تسهیل شود. مثل اسباب و لوازمی که برای تسهیل زندگی بزرگترها وجود دارد. مثل اتومبیل که برای تسهیل حمل و نقل بکار می رود یا پول برای تسهیل ارتباطات و دانشگاه و مدرسه برای تسهیل سیستم آموزش. در مورد کودک هم باید اینگونه باشد، باید ابتدا فرایندهای زندگی کودک شناخته شده، سپس ابزارهای لازم برای تسهیل این فرایندها طراحی و ساخته شود. این ابزارها نباید زندگی کودک را به یک سمت خاص سوق دهد و نیاز کاذب ایجاد کند.کودک نیاز ندارد یک اتومبیل اسباب بازی داشته باشد که فقط عقب و جلو برود، این جزء فرایند زندگی کودک نیست. رویکرد باید به گونه ای باشد که نگاه رشد دهنده اسباب بازی، فرایند زندگی کودکانه را تسهیل کند و کودک از زندگی لذت ببرد، راحت باشد، بیاموزد، رشد کند، نه اینکه یک ابزار کاذب تولید شود. کودک نیاز دارد ساختن و خراب کردن را تجربه کند، انرژی خودش را تخلیه کند، شاد باشد، تشویق شود، سیستم محرک و پاسخ را بیازماید، با مفهوم شانس آشنا شود، برای سوالات خود درباره دنیای پیرامون پاسخ درست و قابل قبول بگیرد، قوانین طبیعت مثل جاذبه، مغناطیس و الکتریسیته را با آزمایش و بصورت شناختی بفهمد. به عنوان یک مثال ساده فهمیدن این نکته که تخم مرغ خام نمیچرخد، و تشخیص تخم مرغ خام و پخته با فرایند چرخش برای کودک لذت بخش است. شاید رویکرد درست این است که زندگی کودکانه پربار، آرام، ساده، شاد، مفید و رشد دهنده شود.
بطور خلاصه می توان گفت برای بازی دو رویکرد وجود دارد: یکی اینکه کودک برای آنکه مزاحم کار بقیه نشود، باید سرگرم شود. یک رویکرد دوم هم وجود دارد که اصل حاکم بر آن این است که بازی، زندگی کودکانه است. یک سری از مولفه های کودک باید رشد کند، بازی هم زندگی کودک است برای رسیدن به رشد و کمال. مشکلی که وجود دارد این است که فرد تا 30 سالگی، جدی زندگی نمیکند، در صورتیکه زندگی از لحظه تولد، جدی است. کودک باید از زمان تولد جدی زندگی کند و جدی گرفته شود، آنقدر که می تواند مسئولیت داشته باشد، آنقدر که می تواند در تصمیمات خود یا دیگران سهیم باشد. اسباب بازی نباید به معنی شوخی گرفتن زندگی کودک باشد وگرنه رویکرد سرگرمی تا آخر عمر ادامه پیدا می کند، کودک بزرگ می شود، اسباب بازیهایش هم بزرگ می شود، همه چیز برایش بازی قلمداد می شود، بازی در اینجا به معنی سرگرمی و سرگرمی همان لهو و لعبی است که در اسلام آمده است. بازی باید زندگی کودکانه باشد، اینکه پیامبر می فرماید وقتی سر و کارتان با کودکان می افتد باید مثل او رفتار کنید، یعنی مثل او کودکانه زندگی کنید، که این در زندگی امروزی بسیار سخت است. در گذشته همه کودکان با هم بازی می کردند و نیاز جدی به اسباب بازی وجود نداشت. کودک امروز در خانه اسیر است، بچگی نمیکند، فقط سرگرم است. نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که بین بچگی کردن و سرگرم بودن تفاوت وجود دارد. کودک امروز با چیپس و پفک و لپلپ سرگرم می شود. در واقع سر کار است. کودکان گذشته،کودکی جدی تری داشتند، مثلاً یک بچه 5 ساله فرفره می فروخت یا لواشکهایی که مادرش تهیه می کرد را در کوچه در بساطی که خودش ساخته بود، می فروخت. نیاز مالی مطرح نبود، فرایند خرید برایش لذت بخش بود. عروسک های امروزی هم با عروسک های گذشته فرق کرده است. کودکان قدیم خودشان برای عروسک خود لباس می دوختند، با سنگ و گل برای عروسکها خانه میساختند. مادر امروزی یک عروسک با چندین نوع لباس می خرد و فقط لباس آن را عوض می کند، با این کار در واقع کودک خرید و استفاده را یاد میگیرد و نه تولید و ارزشآفرینی و در نهایت تجمل گرایی را به کودکان یاد می دهند.
تعریف اسباب بازی
وسایل زندگی عبارت است از ابزار و وسایلی که زندگی را تسهیل می بخشد. به عنوان مثال برای حمل و نقل از چارپایان هم میتوان استفاده کرد ولی اتومبیل، حمل و نقل را آسان می کند. اسباب بازی هم با رویکرد دوم اینگونه تعریف می شود: ابزار و وسایلی که در زندگی کودکانه یا نیازها را برطرف می کند یا رفع نیازها را آسان می سازد. چون کودک فطرت پاک و دست نخورده ای دارد فطرتهای خدایی در وجودش بیشتر است. خلق کردن، بخشیدن و ... چنانچه بستر مناسب فراهم شود، این ویژگی ها بروز پیدا می کنند. برای ساختن، در زندگی واقعی کارگاه و طرح و نقشه لازم است، کودک هم به اقتضای خودش باید لوازم ساختن داشته باشد. مثلاً برای کاردستی کاغذ و قیچی یا برای ساخت خانه چوب و اره و لوازم دیگر در مقیاس کوچک. کودک به هدیه دادن بسیار علاقه دارد، برخلاف بزرگترها که در بخشیدن حساب و کتاب مالی را در نظر می گیرند. ارزش مالی برای کودک بی معنی است. دوست دارد تشویق شود، دیده شود. اسباب بازی عبارت است از ابزار و وسایلی که ویژگی های بالقوه درون کودک را به فعلیت می رساند، در جهت درست یا غلط. چون شیطنت هم وجود دارد که شامل غضب و وهم و غنا و شهوت می شود. بازی کامپیوتری هم اسباب بازی مجازی است که قوه واهمه را تقویت می کند و کودک خیالپرداز و متوهم بزرگ می شود، چون در محیط مجازی بازی محدودیتهای عالم واقعی وجود ندارد، ذهن کودک هم با آن شکل می گیرد. پسابزاری که باعث رفع نیاز یا تسهیل رفع نیازهای کودک می شود، اسباب بازی است. البته این تعریف یک تعریف قراردادی است، ممکن است تعریف علمی اسباب بازی چیز دیگری باشد.
ماهیت اسباب بازی
اسباب بازیهایی مثل اره پلاستیکی یا انبردست پلاستیکی یا وسایل خانه سازی می توانند نیاز کودک به ساختن را برطرف کنند. اسباب بازی های فکری هم می توانند رشد دهنده باشند. رشد دهنده در جهت تعادل یا عدم تعادل. البته کودک زیر هفت سال توانایی بازی های فکری را ندارد. در زیر هفت سال یک اسباب بازی خاص در بستر بازی مفهوم پیدا می کند، مثلاً یک عروسک ممکن است در یک بازی یک ابزار شیطنت یا سرگرمی باشد، اما در یک بازی دیگر با اندکی تغییر در ظاهر می شود ابزار رشد دهنده. اسباب بازی یک ابزار است یک قالب دارد و یک محتوا. خود قالب یک ساختار قالب دارد و یک محتوای قالب. ساختارهای قالب عمدتاً بدون جهت هستند. برخی قالب ها قالب های دارای محتوا هستند، مثلاً نرمافزارهای موزیکال که یک قالب هستند و محتوای آنها می تواند متفاوت باشد، اما اساساً یک محتوا دارد که موسیقی است و مشکل دارد. مثلاً در روش دیوید یک محتوا وجود دارد، محتوا برای برنامه ریزی استراتژیک، اطلاعات شرکت است که در روش دیوید اعمال و نتیجه گیری می شود. خود قالب یک ساختار دارد و یک محتوای قالب. که شناسایی عوامل داخلی را می طلبد. شناسایی عوامل داخلی یکی این است که خود ساختار دسته بندی دارد و دیگر اینکه عوامل داخلی، عوامل مالی و انسانی و ... هستند. در برخی موارد، خود قالب، محتوای مشکل دار دارد. مثلاً اسباب بازیهای شانسی. شانس یک محتوا است. مهم نیست سناریوی بازی چیست. می توان به ابزارهایی که قالب های مناسب دارند، محتواهای مناسب را افزود و ابزار مناسب ساخت. کودک اسباب بازی را بصورت بسیط استفاده نمیکند. یک عروسک ممکن است در یک مجموعه بازی، مثل خاله بازی، یک کارکرد داشته باشد، عروسکی هم که در ویترین خانه قرار می گیرد، یک کارکرد دارد. هر دو عروسک یکسان هستند اما در ترکیب یا روش استفاده است که کارکرد مشخص می شود. برای بازی باید یک زیرساخت فراهم شود، کودک باید در داخل یک خانه بچگانه زندگی کودکانه داشته باشد، عروسکی هم که به این مجموعه افزوده می شود باید نقش مهمان خانه را داشته باشد. اهمیت اسباب بازیهای در مقیاس واقعی در اینجاست که ترکیب بازی را برهم می زنند. باید ترکیب، شیوه و سبک بازی کودکانه را کلی درنظر بگیریم. این لزوماً درست نیست که مثلاً اگر در اسباب بازی building block مثلث را تبدیل به گنبد کردیم، اسباب بازی اسلامی می شود. باید بستری فراهم شود که ترکیب استفاده از اسباب بازیها کودک را به سمت درست بازی کردن یا به عبارتی زندگی کودکانه درست هدایت کند. آنگونه که در بزرگترها سبک زندگی طراحی می شود، در کودکان نیز باید سبک زندگی کودکانه طراحی شود. اولین چیزی که یک خانواده برای کودک تهیه می کند یک کمد ویترینی است که باید پر از اسباب بازی شود. اسباب بازیهای داخل ویترین هم نمیتواند از آن خارج شود. اگر ویترین به خانه تبدیل شود، فضا عوض می شود و هر اسباب بازی که در آن قرار دارد، تغییر کارکرد می دهد. اهمیت برخی چیزها در به هم زدن ترکیب است. اسباب بازیهای یکسان در بسترهای مختلف، کارکرد متفاوت دارند. برخی ابزارها قالب درستی ندارند و اصلاً در سبک زندگی درست، جایگاهی ندارند، مثل اسباب بازیهای موزیکال یا کارتون های تخیلی ولی برخی استفاده دوگانه دارند مثل عروسک و اتومبیل و والدین باید تمام توجه و اهتمام خود را برای انتخاب بهترین بازیها و اسباب بازیها برای کودکان خود به کار گیرند.
کاربرد بازیها در تفریح و شادابی است.
بازیهای کازینویی
بازیهای کازینویی بازیهایی هستند که طرفین بازی وجهی را به صورت شرط قرار میدهند و هرکس یا هر گروهی که برنده شود. صاحب آن وجه میشود.
به عبارت دیگر بازیهایی که در آنها جایزهٔ برنده پول است، بازیهای کازینویی هستند
البته گاهی طرفینی در کار نیست و با یک دستگاه رو به روییم که درصد قابل توجهی شانس و کمی هم هوش می خواهند
عمدهٔ این بازیها با ورق(پاسور)صورت میگیرد که پوکر و 21 رایجترین آن هاست
پنتاگو
پنتاگو بازی فکری جذابی است که در سال ۲۰۰۴ توسط توماس فلودن سوئدی طراحی و ساخته شده استو از همان ابتدا هر ساله جوایز معتبری را از آن خود کرده است. از جمله آن که چند سال پیاپی (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵)به عنوان بهترین بازی سال در کشورهای مختلف برگزیده شده است. در این بازی ۲ نفره که در رده بازیهای استراتژیک-انتزاعی طبقه بندی میشود. هر بازیکن به نوبت مهرهای را در صفحه قرار میدهد و سپس یکی از صفحهها را به دلخواه۹۰ درجه (در جهت یا خلاف جهت عقربههای ساعت) می چرخاند. اولین بازیکنی که بتواند پنج مهره از مهرههایش را در راستای افقی یا عمودی یا اریب و کاملاً پشت سر هم ردیف کند رندهٔ بازی است. سادگی روش یادگیری به همراه امکان پیگیری استراتژیهای پیشرفته در این بازی به علت وجود قائده چرخش صفحهها پس از هر حرکت باعث میشود تا همهٔ افراد (مبتدی تا پیشرفته) از این بازی ساده و در عین حال عمیق فکری لذت ببرند.برای خرید این محصول به نشر دلهام مراجعه کنید.
فکر بکر
فکر بکر یک بازی رمزگشایی برای دو بازیکن است. این بازی به صورت امروزی به همراه چندین میخ در سال ۱۹۷۰ توسط مردخای میرویدز، رئیس دفتر پست و متخصص اسرائیلی، اختراع شد. اما این بازی شبیه یک مداد و کاغذ بازی ابتدایی به نام گاو نر و ماده بود که به بیش از یک قرن پیش بازمیگشت.
نحوهی بازی و قوانین
بازی توسط این ابزارها اجرا میشود:
یک صفحهی رمز گشایی، به همراه یک پوشش که در یکی از دو انتها، یک ردیف از چهار سوراخ بزرگ را میپوشاند، و دوازده (یا ده، یا هشت) ردیف اضافه شامل چهار سوراخ بزرگ در کنار مجموعهای از چهار سوراخ کوچک؛
میخهای رمزی از شش (یا بیشتر؛ انواع را در زیر ببینید) رنگ مختلف، با سرهای گرد، که در سوراخهای بزرگ روی صفحه قرار خواهند گرفت؛ و
میخهای راهنما، بعضی رنگی (معمولاً مشکی)، بعضی سفید، که سر پهن و کوچکتر از میخهای رمزی هستند؛ آنها در سوراخهای کوچک روی صفحه قرار میگیرند.
دو بازیکن به صورت از پیش تعیین شده در مورد تعداد دفعات بازی که میخواهند طی کند، که باید عددی فرد باشد، تصمیم میگیرند. یکی از بازیکنان رمزنگار، و دیگری رمزگشا میشود. رمزنگار الگویی از چهار میخ رمزی را انتخاب میکند. تکراریها قابل قبول هستند، بنابراین بازیکن میتواند حتی چهار میخ رمزی یک رنگ انتخاب کند. الگوی انتخاب شده در چهار سوراخ پوشیده شده توسط حفاظ جای میگیرند. که برای رمزنگار قابل رویت است و اما برای رمزگشا اینطور نیست.
رمزگشا سعی میکند تا الگو را، هم ترتیب و هم رنگ، در دوازده (یا ده، یا هشت) مرتبه حدس بزند. هر حدس به وسیلهی جایگذاری یک ردیف از میخهای رمزی روی صفحهی رمز گشایی انجام میشود. هنگامی که قرار گرفتند، رمزنگار، در جواب، از صفر تا چهار میخ راهنما را در سوراخهای کوچک ردیف حدس قرار میدهد. میخ راهنمای رنگی (معمولاً مشکی) برای هر میخ رمزی از حدس که هم رنگ و هم موقعیت درستی دارد قرار داده میشود. میخ سفید وجود میخی با رنگ صحیح که در موقعیت نادرست قرار دارد نشان میدهد.
اگر در حدس رنگهای تکراری وجود داشته باشد، همهی آنها نمیتوانند یک میخ راهنما بگیرند مگر اینکه آنها با تعداد یکسان از رنگهای تکراری در رمز مخفی مطابق باشند. برای مثال، اگر رمز مخفی سفید-سفید-مشکی-مشکی و بازیکن سفید-سفید-سفید-مشکی حدس بزند، رمزنگار دو میخ راهنمای رنگی برای دو سفید صحیح، هیچ میخ راهنما برای سومین سفید چون سفید سومی در رمز وجود ندارد، و یک میخ راهنمای رنگی برای سیاه اعطا خواهد کرد. در حقیقت هیچ نشانی داده نمیشود برای این که رمز همچنین شامل یک سیاه دومی باشد.
یک بازخورد آماده میشود، حدس دیگری زده میشود؛ حدسها و بازخورد به طور متناوب ادامه داده میشوند تا این که یا رمزگشا درست حدس بزند، یا دوازده (یا ده، سا هشت) حدس نادرست زده شود.
رمزنگار برای هر حدس که یک رمزگشا میزند یک امتیاز میگیرد. چنانچه رمزگشا الگو را در آخرین حدس به طور دقیق حدس نزند، یک امتیاز اضافی توسط رمزنگار گرفته میشود. (هر تناوب امتیاز دادن بر اساس تعداد میخهای راهنمایی رنگی که قرار داده شدهاند است.) برنده کسیست که کمترین امتیاز بعد از توافق بر تعداد بازیهایی که انجام میشود داشته باشد.
پیشینه
از سال ۱۹۷۱، حقوق مربوط به فکربکر توسط اینویکتا پلاستیک از اودبی دریافت شده است. (اینویکتا همیشه بازی را فکر بکر مینامید.) آنها در اصل این بازی را خودشان ساخته بودند، اگرچه آنها اجازهی تولید بازی تحت پروانهی هزبرو را در سراسر جهان دارند، همچنین دو محصول دیگر که دارای قوانین تولید آمریکا و اسرائیل هستند.
در اوایل سال ۱۹۷۳، جعبهی بازی تصویری خوش لباس، با تیپ فاخر از یک مرد سفید پوست که در جلوی تصویر نشسته، همراه یک زن جذاب آسیایی که در کنار وی ایستاده نشان میداد. دو مدل غیرحرفهای (بیل وودوارد و سیسیلیا فانگ) در ژوئن ۲۰۰۳ برای قرار گرفتن یک تصویر تبلیغاتی دیگر انتخاب شدند.
بازی های پایونیر هریسون هیث، یک نسخهی خیلی ساده از فکربکر معرفی کرد، که در آن از دیسک به جای میخ استفاده میشد، و شبیه بازی اتصال ۴، تولید قبلی وی بود. هرچند این نسخه موفقیت بسیار کمی نسبت به کار اسبقش داشت و تنها سود ۳۶۰٬۰۰۰ دلار را برای وی در بر داشت.
الگوریتم
با چهار میخ و شش رنگ، ۶۴ = ۱۲۹۶ الگوی مختلف(اجازهی اسبفادهی رنگها تکراری) وجود دارد.
الگوریتم شش حدسی
الگوریتم زیر بازی (شش رنگه) را در شش حدس یا کمتر حل میکند. این الگوریتم دارای یک روش عمومی به همراه تعداد کمی استثنا میباشد. در این جا شش رنگ به حروف آ تا ج ارجاع داده شدهاند.
۱۲۹۶ حالت ممکن بازی را به چهار دسته بندی تقسیم کنید:
۰ رنگ تکراری (مثلاً آ ب پ ت)
۱ رنگ تکراری (مثلاً آ آ ب پ)
۲ رنگ تکراری (مثلاً آ آ ب ب یا آ آ آ ب)
۳ رنگ تکراری (مثلاً آ آ آ آ)
روند کلی به گونهای است که همهی بازیهایی که میتواند با اطلاعات اکنون شما درست باشد، لیست کنید. لیست باید بر حسب تعداد تکرارها و در هر سطح تکرار بر حسب حروف الفبا به صورت صعودی مرتب شود. قبل از حدس ۱، لیست همهی ۱۲۹۶ حالت ممکن است؛ در نتیجه حدس ۱ همیشه "آ ب پ ت" است. برای مثال اگر جواب حدس ۱ "۰ ۰" باشد، بنابراین لیست بعد از آن شامل ۱۶ حدس میشود مربوط به ث و ج میشود. هر حدس بعدی اولین بازی باقیمانده در لیست است، به همراه استثنائات زیر:
حدس ۲ همیشه "ب پ ت ث" است
حدس ۳ همیشه "پ ت ث ج" است
اگر حدس ۴ در لیست با یکی از مقادیر سمت راست در لیست زیر شروع شود، به جای آن از یکی از حالات زیر استفاده کنید:
"آ پ ج ب" ← "ت پ آ ت"
"آ ث ب ج" ← "ث ت ج ت"
"آ ث ج ب" ← "ث آ پ پ"
"آ ج ب ث" ← "ب ج پ ت"
"ب آ ج ث" ← "ث آ ت پ"
"ب ث آ ج" ← "ث ت آ ث"
"ب ث ج آ" ← "ث ث ت آ"
"ث آ ب ج" ← "ج ت ج ب"
"آ آ ت ب" ← "ب آ ب ت"
"آ ب آ ث" ← "ب ب پ پ"
"آ ث آ ج" ← "پ ج ج ت"
"پ آ ج آ" ← "ج ت ج آ"
"آ آ ث ث" ← "ت ت ت ج"
الگوریتم پنج حدسی
در سال ۱۹۷۷، دونالد کنوت ثابت کرد که رمزگشا میتواند الگو را در پنج حرکت یا کمتر حل کند، با استفاده از الگوریتمی که به طور پیشرونده تعداد الگوهای ممکن را کاهش میدهد. الگوریتم به صورت زیر کار میکند:
مجموعهی س که شامل حالات ممکن باقیمانده است در نظر بگیرید (در اینجا ۱۲۹۶ حالت ممکن وجود دارد). حدس اول آ آ ب ب است.
همهی حالات ممکن از س را که اگر جواب باشند امتیاز مشابه میخهای رنگی و سفید به دست نمیدهد حذف کنید.
برای هر حدس ممکن (نه لزوماً در س) تعداد حالات ممکن از س که برای هر امتیاز رنگی/سفید ممکن حذف خواهد شد، محاسبه کنید. امتیاز حدس کمترین مقادیر مشابه است. بازی را با حدسی ادامه دهید که بیشترین امتیاز را دارد.
به مرحلهی ۲ بازگردید تا زمانی حدس شما صحیح باشد.
هشتپای
هشتپای نام یک بازی از دوران ساسانیان است که هنوز به طور کامل شناسایی نشده است.
از متون پارسی میانه که به جای مانده، یکی نوشتهایست به نام «خسرو کواتان اود رتیکی» که ابومنصور ثعالبی در زمان سلطان محمود غزنوی بخشهایی از آن را به عربی برگردانده و در کتاب «غرر اخبار ملوک الفرس» آورده است. در این کتاب نوجوانی به نام واسپوهر در ذکر پیروزیهای خود در زمینههای گوناگون و برتری خود از دیگران میگوید:
اود پد چترنگ اود نیوار تخشیر اود هشت پای کردن از همالان فرازترهم.
که مفهوم آن روشن است «و در شطرنج و نرد و هشت پای کردن از همالان برترم.» از ایران شناسان تنها هارولد بیلی کوشش برای دریافتن این بازی به کار بسته و پیداست که به نتیجه نرسیده است. شطرنج و نرد شناخته شده است، اما هشت پای به طور کامل شناسایی نشده است.
معنی لغوی هشت پای ٬ «هشت پا» یا «هشت پایه» است. چون این بازی همراه شطرنج و نرد آمده میتوان دریافت که اگر سواری و چوگان و آموزش فنون رزمی برای پرورش جسم به کار گرفته میشده است، از هشت پای همچون شطرنج و نرد برای تقویت ذهن استفاده میکرده اند.
بازی در شهر سنگسر
هشت پای نوعی بازی دونفره است که از زمان ساسانیان در میان سنگسریها مرسوم مانده است. این بازی در سنگسر تا چند دهه پیش معمول بوده و شاید اکنون نیز رایج باشد. از این بازی هرگز برای قمار استفاده نمیشده و تنها برای ورزش فکری و برانگیختن ستیزه جویی در برابر بیگانگان کابرد داشته است.
چگونگی بازی
هشت پای بر صفحهای که طرح مربوط به آن بر روی آن کشیده میشد، میان دو حریف انجام میگرفت و به سه نام، یعنی:
رَچی رَچ یعنی رده دربرابر رده.
قَلِی به قَلِی یعنی دژ ذر برابر دژ.
سی و شش رچه یعنی سی و شش رده.
نامیده میشد. طرح آن دژ دارای سه دیوار و هشت برج یا پایگاه است و هر حریف خود را سرداری میدانست که قصد تسخیر این دژ و هشت پایگاه آن را دارد. ابزار کار هر حریف ۳۶ مهره بود که لشکریان او به شمار میآمدند. برای مهرهها از سنگریزههای همرنگ به اندازه یک لوبیای درشت یا از خود لوبیا و نخود با دو رنگ متمایز برای هر حریف استفاده میشد. چون آغازگر بازی اگر از هوش هم بهرهای داشت همواره برنده میشد، شروع کننده را با «پشت انداز» بر میگزیدند.
بازی چنین بود که هر حریف به نوبت یک مهره بر تقاطع خطوط میگذاشت. هرگاه که سه مهره یک حریف در یک ردیف قرار میگرفت میگفت «رچ بکش» یعنی یک صف تشکیل شد، بکُش. حریف مقابل یک مهره خود را در فضای باز وسط دژ می گذاشت و میگفت «بکشته» یعنی کشته و با این کار یک نوبت بازی را از دست میداد. گاهی چنین میشد که با نهادن یک مهره، یکباره چند رچ روی میداد و طرف مقابل ناچار بود به همان تعداد مهرههای کشته شده را در میان دژ بگذارد و به همان تعداد نوبت بازی را از دست میداد.
بازی بدین ترتیب ادامه مییافت تا مهرههای دست، همه بر روی طرح بازی یا بصورت کشته در وسط قرار گیرد. آنگاه هر حریف به نوبت یکی از مهرههای خود را بهر سمت که می خواست، به شرط اینکه راه باز بود، به اندازه یک بند جلو میبرد و در این کار سه هدف را دنبال میکند:
سه مهره خود را در یک ردیف قرار دهد یعنی رچ کند.
مانع شود که حریف او به چنین هدفی برسد.
راهها را ببندد که مهرههای حریف از حرکت آزادانه به هر سویی باز مانند.
در این حرکتها هرگاه یکی از حریفها رچ میکرد یک یا چند مهره حریف را به میل خود برای رسیدن به سه هدف مذکور شخصاً میکشت و در وسط میگذاشت. گاهی چنین میشد که مهرههای حریفی زندانی میگردید یعنی راه جنبش او از هر سوی بسته میشد، بنابراین نوبت او را هم حریف مقابل بازی میکرد و آنقدر رچ میکرد و میکشت تا مگر راهی برای رهایی حریف از تنگنا گشوده شود. بازی به همین صورت پیش میرفت تا یکی از حریفها شمار مهرههایش از سه کمتر شود که در آن موقع کاملاً شکست یافته و دژ را با هشت پایگاه به حریف سپرده بود. رسم بر این بود که شکست یافته فرصت مییافت بازی را در دور بعدی آغاز نماید.
بیستسؤالی
بیستسؤالی گونهای بازی شفاهی چندنفره است. در این بازی یک نفر یا یک تیم، واژهای را در نظر میگیرند. بازیکن یا تیم طرف مقابل باید با پرسیدنِ تنها ۲۰ پرسش بتواند آن واژه را حدس بزند. به پرسشهای او تنها پاسخِ بله/خیر داده میشود.
بهترین استراتژی برای پرسشکننده در این بازی، طبقهبندی موضوعها است به طوری که بازیکن از موضوعهای کلی به جزئی برود.
گفتگوی اینترنتی
گپیا چت در فارسی اصطلاحی به معنای گفتگوی اینترنتی است. اگرچه فرهنگستان زبان
فارسی واژه گپ را معادل این واژه قرار دادهاست اما این واژه چندان مورد
استقبال عمومی قرار نگرفتهاست. این واژه خلاصه شده Online chat از زبان
انگلیسی است.
فن آوری
در ابتدا برای چت اینترنتی از پروتوکل آی آر سی استفاده میشد. اما اکنون از
طریق سایر پروتکلها نیز این کار امکان پذیر می باشد.
نرمافزارهای چت
برای چت نرمافزارهای زیادی مانند آیآرسی، یاهو مسنجر، ام اس ان مسنجر، گوگل
تاک، اسکایپ و پیامرسان ویندوز لایو وجود دارد. نرم افزار های چت هم اکنون در
موبایل هم افزایش چشم گیری داشته اند و کاربران خاص خود را دارند.
اینترنت
اینترنت (به انگلیسی: Internet) ( مخفف interconnected networks شبکههای به هم
پیوسته ) را باید بزرگترین سامانهای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی،
مهندسی و اجرا گردیدهاست. ریشهٔ این شبکهٔ عظیم جهانی به دههٔ ۱۹۶۰باز می گردد
که سازمانهای نظامی ایالات متّحدهٔ آمریکا برای انجام پروژههای تحقیقاتی برای
ساخت شبکهای مستحکم، توزیع شده و باتحمل خطا سرمایه گذاری نمودند. این پژوهش
به همراه دورهای از سرمایه گذاری شخصی بنیاد ملی علوم آمریکا برای ایجاد یک
ستون فقرات جدید، سبب شد تا مشارکتهای جهانی آغاز گردد و از اواسط دههٔ ۱۹۹۰،
اینترنت به صورت یک شبکهٔ همگانی و جهانشمول در بیاید. وابسته شدن تمامی
فعّالیتهای بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت
از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصههای گوناگون علوم، فنّآوری، و به خصوص
در نحوه تفکّر انسان دارد. شواهد زیادی در دست است که از آنچه اینترنت برای بشر
خواهد ساخت و خواهد کرد، تنها مقدار بسیار اندکی به واقعیت درآمدهاست.
اینترنت سامانهای جهانی از شبکههای رایانهای بهم پیوستهاست که از پروتکلِ
«مجموعه پروتکل اینترنت» برای ارتباط با یکدیگر استفاده مینمایند. به عبارت
دیگر اینترنت، شبکهی شبکه هاست که از میلیونها شبکه خصوصی، عمومی، دانشگاهی،
تجاری و دولتی در اندازههای محلی و کوچک تا جهانی و بسیار بزرگ تشکیل شدهاست
که با آرایه وسیعی از فناوریهای الکترونیکی و نوری به هم متصل گشتهاند.
اینترنت در برگیرنده منابع اطلاعاتی و خدمات گسترده ایست که برجستهترین آنها
وب جهانگستر و رایانامه میباشند. سازمانها، مراکز علمی و تحقیقاتی و موسسات
متعدد، نیازمند دستیابی به شبکه اینترنت برای ایجاد یک وبگاه، دستیابی از راه
دور ویپیان، انجام تحقیقات و یا استفاده از سیستم رایانامه، میباشند. بسیاری
از رسانههای ارتباطی سنتی مانند تلفن و تلویزیون نیز با استفاده از اینترنت
تغییر شکل دادهاند ویا مجدداً تعریف شده اند و خدماتی جدید همچون صدا روی
پروتکل اینترنت و تلویزیون پروتکل اینترنت ظهور کردند. انتشار روزنامه نیز به
صورت وبگاه، خوراک وب و وبنوشت تغییر شکل دادهاست. اینترنت اشکال جدیدی از
تعامل بین انسانها را از طریق پیامرسانی فوری، تالار گفتگو و شبکههای اجتماعی
بوجود آوردهاست.
در اینترنت هیچ نظارت مرکزی چه بر امور فنّی و چه بر سیاستهای دسترسی و
استفاده وجود ندارد. هر شبکه تشکیل دهنده اینترنت، استانداردهای خود را تدوین
میکند. تنها استثنا در این مورد دو فضای نام اصلی اینترنت، نشانی پروتکل
اینترنت و سامانه نام دامنه است که توسط سازمانی به نام آیکان مدیریت میشوند.
وظیفه پی بندی و استاندارد سازی پروتکلهای هستهای اینترنت، IPv4 و IPv6 بر
عهده گروه ویژه مهندسی اینترنت است که سازمانی بینالمللی و غیرانتفاعی است و
هر فردی میتواند در وظایفشان با آن مشارکت نماید.
واژهشناسی
در زبان انگلیسی واژه ی Intrnet هنگامی که به شبکه جهانی مبتنی بر پروتکل IP
اطلاق می گردد، با حرف بزرگ در اول کلمه، نوشته می شود.
در رسانه ها فرهنگ عامه، گاه با اینترنت به صورت یک مقوله عمومی و مرسوم برخورد
کرده و آن را با حرف تعریف و به صورت حروف کوچک می نگارند(the internet)
در برخی منابع بزرگ نوشتن حرف اول را به دلیل اسم بودن آن جایز می دانند نه
برای صفت بودن این واژه.
واژهٔ لاتین the Internet چنانچه به شبکهٔ جهانی اینترنت اشاره کند، اسم خاص
است و حرف اوّلش با حروف بزرگ آغاز میشود(I). اگر حرف اوّل آن کوچک باشد
میتواند به عنوان شکل کوچک شده کلمه Internetwork برداشت شود که به معنی میان
شبکه است. واژه "ابر" نیز به صورت استعاری، به ویژه در ادبیات رایانش ابری و
نرمافزار به عنوان سرویس، برای اشاره به اینترنت به کار میرود.
اینترنت در برابر وب
غالباً در گفتگوهای روزمره از دو واژهٔ "وب" و "اینترنت"، به اشتباه، بدون
تمایز زیادی استفاده میشود، امااین دو واژه معانی متفاوتی دارند. اینترنت یک
سامانه ارتباطی جهانی برای داده هاست، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری است
که رایانهها در سراسر جهان به یکدیگر متصل میسازد. در مقابل، وب یکی از
خدماتی (سرویس)است که بر روی اینترنت ارائه میشود و برای ارتباط از شبکه
اینترنت بهره میجوید. وب مجموعه ای از نوشته های به هم پیوسته(web page) است
که به کمک ابرپیوندها و آدرس جهانی(URL) به یکدیگر پیوند خوردهاند.
وب شامل سرویس های دیگر مانند رایانامه، انتقال فایل(پروتکل افتیپی)، گروه
خبری و بازی آنلاین است.
خدمات(سرویس) های یاد شده بر روی شبکه های مستقل و جدا از اینترنت نیز در دسترس
هستند. وب به عنوان لایه ای در بالای اینترنت قرار گرفته و سطح بالاتری نسبت به
آن قرار دارد.
تاریخچه
افتتاح پروژه اسپوتنیک توسط اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی زنگ خطر را برای
ایالات متحده به صدا درآورد تا با تأسیس آرپا یا موسسه پروژههای تحقیقاتی
پیشرفته در سال ۱۹۵۸ (میلادی) پیشروی در زمینه فناوری را بازیابد.
آرپا اداره فناوری پردازش اطلاعات (IPTO) را تاسیس نمود تا پروژه SAGE راکه
برای اولین بار سامانههای رادار سراسر کشور را با هم شبکه کرده بود پیشتر برد.
هدف IPTO دست یافتن به راههایی برای پاسخ به نگرانی ارتش امریکا در باره قابلیت
مقاومت شیکههای ارتباطیشان را پاسخ دهد، و به عنوان اولین اقدام رایانه هایشان
را در پنتاگون، کوه چاین و دفتر مرکزی فرماندهی راهبردی هوایی (SAC) را به
یکدیگر متصل سازد.جی.سی.آر لیکلایدر که از ترویج کنندگان شبکه جهانی بود به
مدیریت IPTO رسید.لیکلایدر در سال ۱۹۵۰ (میلادی) پس از علاقهمند شدن به فناوری
اطلاعات از آزمایشگاه روانشناسی صدا در دانشگاه هاروارد به ام آی تی رفت. در ام
آی تی او در کمیتهای مشغول به خدمت شد که آزمایشگاه لینکلن را تاسیس کرد و بر
روی پروژه SAGE کار میکرد. در سال ۱۹۵۷ (میلادی) او نایب رئیس شرکت بی بی ان
(BBN) شد. در آنجا بود که اولین محصول PDP-۱ را خرید و نخستین نمایش عمومی
اشتراک زمانی را هدایت نمود.
پروفسورلئونارد کلینراک در کنار یکی از اولین پردازشگرهای پیغام واسط (به
انگلیسی: Interface Message Processor) در دانشگاه کالیفرنیا، لسآنجلس
در IPTO جانشین لیکلایدر ایوان ساترلند، در سال ۱۹۶۵ (میلادی)، لارنس رابرتس را
بر آن گماشت که پروژهای را برای ایجاد یک شبکه آغاز نماید و رابرتس پایه این
فناوری را کار پل باران نهاد
.
پل باران مطالعه جامعی را برای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا منتشر کرده بود
که در آن پیشنهاد داده بود که برای دستیابی به استحکام و مقاومت در برابر حوادث
از راهگزینی بسته کوچک استفاده شود. رابرتس در آزمایشگاه لینکلن ام آی تی کار
کرده بود که هدف اولیه از تاسیس آن، پروژه SAGE بود. لئونارد کلینراک استاد
دانشگاه کالیفرنیا تئوریهای زیربنایی شبکههای بسته را در سال ۱۹۶۲ (میلادی) و
مسیریابی سلسله مراتبی را در سال ۱۹۶۷ (میلادی) ارائه کرده بود، مفاهیمی که
زمینه ساز گسترش اینترنت به شکل امروزی آن شدند.
جانشین ساترلند، رابرت تیلور، رابرتس را قانع نمود که موفقیتهای اولیهاش در
زمینه راهگزینی بسته کوچک را گسترش دهد و بیاید و دانشمند ارشد IPTO شود.در
آنجا رابرتس گزارشی با نام "شبکههای رایانهای منابع مشترک" به تیلور داد، که
در ژوئیه ۱۹۶۸ (میلادی) م.رد تایید او قرار گرفت و زمینه ساز آغاز کار آرپانت
در سال بعد شد. پس از کار فراوان، سرانجام در ۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ دو گره اول آنچه که
بعدها آرپانت شد به هم متصل شدند.این اتصال بین مرکز سنجش شبکه کلینراک در
دانشکده مهندسی و علوم کاربردی UCLA و سامانه NLS داگلاس انگلبرت در موسسه
تحقیقاتی SRI International در پارک منلو در کالیفرنیا برقرار شد. سومین مکان
در آرپانت مرکز ریاضیات تعاملی Culler-Fried در دانشگاه کالیفرنیا، سانتا
باربارا بود و چهارمی دپارتمان گرافیک دانشگاه یوتا بود. تا پایان سال ۱۹۷۹
(میلادی) پانزده مکان مختلف به آرپانت جوان پیوسته بودند که پیام آور رشدی سریع
بود. آرپانت تنها یکی از اجداد اینترنت امروزی بود. در تلاشی جداگانه، دونالد
دیویز نیز، در آزمایشگاه ملی فیزیک انگلیس مفهوم راهگزینی بسته کوچک را کشف
کرده بود. اونخستین بار آن را در ۱۹۶۵ (میلادی) مطرح نمود. کلمات بسته و
راهگزینی بسته در واقع توسط او ابداع شدند و بعدها توسط استانداردها پذیرفته و
به کار گرفته شدند. دیویز همچنین یک شبکه راهگزینی بسته به نام Mark I در سال
۱۹۷۰ (میلادی) درانگلستان ساخته بود
.به دنبال نمایش موفق راهگزینی بسته در آرپانت(ARPANET)؛ در سال ۱۹۷۸، اداره
پست بریتانیا، Telenet، DATAPACوTRANSPAC با یکدیگر همکاری را برای بوجود آوردن
نخستین سرویس شبکه راهگزینی بسته خود آغاز نمودند. در بریتانیا این شبکه به نام
سرویس بینالمللی راهگزینی بسته (به انگلیسی: International Packet Switched
Service) خوانده میشد. مجموعه شبکههای X.۲۵ از اروپا و آمریکا گسترش یافت و
تا سال ۱۹۸۱ کانادا، هنگ کنگ و استرالیا ر در بر گرفته بود.استانداردهای
راهگزینی بسته X.۲۵ را "کمیته مشاوره بینالمللی تلگراف و تلفن(CCITT)" - که
امروزه به نام ITU-T خوانده میشود- حول و حوش سال ۱۹۷۶ تدوین نمود. X.۲۵ از
پروتکلهای TCP/IP مستقل بود. این پروتکلها حاصل کار تجربی DARPA در آرپانت،
شبکه رادیویی بسته و شبکه ماهوارهای بسته بودند.
آرپانت اولیه بر روی برنامه کنترل شبکه(NCP) (به انگلیسی: Network Control
Program) کارمی کرد، استانداردی که در دسامبر ۱۹۷۰ توسط تیمی به نام "گروه کاری
شبکه(NWG)" به مدیریت استیو کراکر (به انگلیسی: Steve Crocker) طراحی و پیاده
سازی شد. برای پاسخگویی به رشد سریع شبکه که مرتباً مکانهای بیشتری بدان متصل
میشد، وینتون سرف (به انگلیسی: Vinton Cerf) و باب کان (به انگلیسی: Bob Kahn)
اولین توصیف پروتکلهای TCP را که امروزه به گستردگی استفاده میشوند در خلال
سال ۱۹۷۳ ارائه دادند و در مه ۱۹۷۴ مقالهای در این باب منتشر نمودند. به
کاربردن واژه اینترنت برای توصیف یک شبکه TCP/IP یکتای جهانی از دسامبر ۱۹۷۴ با
انتشار RFC ۶۷۵ آغاز شد.این RFC اولین توصیف کامل مشخصات TCP بود که توسط
وینتون سرف، یوگن دالال و کارل سانشاین در آن زمان در دانشکاه استانفورد نوشته
شد. در خلال نه سال یعدی کار تا آنجا پیش رفت که پروتکلها تصحیح شدندو بر روی
بسیاری از سیستمهای عامل پیاده سازی شدند.اولین شبکه برپایه بسته پروتکل
اینترنت(TCP/IP) از اول ژانویه ۱۹۸۳ وقتی که همه ایستگاههای متصل به آرپا
پروتکلهای قدیمی NCP را با TCP/IP جایگزین کردند، شروع به کار نمود. در سال
۱۹۸۵ بنیاد ملی علوم آمریکا(NFS) ماموریت ساخت NFSNET- یک ستون فقرات (Network
Backbone) دانشگاهی با سرعت ۵۶ کیلوبیت بر ثانیه(Kbps) - با استفاده از
رایانههای "مسیریاب فازبال" (به انگلیسی: Fuzzball router) را به مخترع این
رایانهها، دیوید ال. میلز (به انگلیسی: David L. Mills) سپرد. یک سال بعد NFS
تبدیل به شبکه پرسرعت تر ۱٫۵ مگابیت بر ثانیه ( Mbps) را نیز پشتیبانی میکرد.
دنیس جنینگ، مسئول برنامه ابرکامپیدتردرNFS تصمیمی کلیدی در مورد استفاده از
پروتکلهای TCP/IP ارائه شده توسط DARPA گرفت. گشایش شبکه به دنیای تجاری در سال
۱۹۸۸ آغاز شد.شورای شبکه بندی فدرال ایالات متحده در آن سال با اتصال NFSNET به
سامانه تجاری پست MCI موافقت نمودو این اتصال در تابستان ۱۹۸۹ برقرارشد. سایر
خدمات پست الکترونیکی تجاری(مانند OnTyme,Compuserve,Telemail ) نیز به زودی
متصل شدند. در آن سال سه ارائه دهنده سرویس اینترنت(ISP) بوجود آمدند : UUNET,
PSINet, CERFNET . شبکههای جدای مهمی که دروازههایی به سوی اینترنت (که خود
بعداً جزئی از آن شدند)می گشودند عبارت بودند از : یوزنت, بیتنت بسیاری از
شبکههای متنوع تجاری و آموزشی دیگر همچون Telenet, Tymnet, Compuserve و JANET
نیز به اینترنت در حال رشد پیوستند. Telenet - که بعدها Sprintnet نامیده شد -
یک شبکه رایانهای ملی خصوصی بود که از ۱۹۷۰ کار خود را آغاز کرده بود و امکان
دسترسی با شمارهگیری (به انگلیسی: Dial-up Access) را به صورت رایگان در
شهرهایی در سراسر امریکا فراهم ساخته بود.این شبکه سرانجام در دهه ۱۹۸۰، با
محبوبیت روزافزون TCP/IP به سایرین متصل شد. فابلیت TCP/IP برای کار با هر نوع
شبکه ارتباطی از پیش موجود، سبب رشد آسانتر آن میگشت؛ اگر چه که رشد سریع
اینترنت در وهله اول ناشی از در دسترس بودن مسبریابهای استاندارد تجاری از طرف
بسیاری از شرکتها، در دسترس بودن تجهیزات تجاری اترنت(به انگلیسی: Ethernet)
برای ساخت شبکههای محلی و پیاده سازیهای گسترده و استانداردسازی TCP/IP در
یونیکس]](به انگلیسی: Unix) و بسیاری سیستم عاملهای دیگر بود.
این رایانه نکست توسط تیم برنرز لی در سرن به عنوان اولین وب سرور دنیا استفاده
شد.
اگرچه بسیاری از کاربردها و رهنمودهایی که اینترنت را ممکن ساخت به مدت تقریباً
دو دهه وجو داشتند، امااین شبکه تا دهه ۱۹۹۰ هنوز چهرهای همگانی نداشت. در ششم
آگوست ۱۹۹۱، سرن - سازمان اروپایی پژوهش در باره ذرات - پروژه وب جهان
گستر(World Wide Web) را به اطلاع عموم رساند. وب توسط دانشمندی انگلیسی به نام
تیم برنرز لی(به انگلیسی: Sir Tim Berners-Lee) در سال ۱۹۸۹ اختراع شد.یکی از
مرورگرهای وب محبوب اولیه ViolaWWW بود که از روی هایپرکارت الگوبرداری شده بود
و از سامانه پنجره ایکس(به انگلیسی: X Window System) استفاده میکرد. سرانجام
این مرورگر جای خود را در محبوبیت به مرورگرموزاییک (به انگلیسی: Mosaic) داد.
در سال ۱۹۹۳ مرکزملی کاربردهای ابررایانش امریکا (به انگلیسی: National Center
for Supercomputing Applications) دردانشگاه ایلینوی اولین نسخه از موزاییک را
منتشر کرد و تا اواخر سال ۱۹۹۴ علاقه عمومی به اینترنتی که پیش از این آموزشی و
تخصصی بود، گسترش فراوانی یافته بود. در سال ۱۹۹۶ استفاده از واژه اینترنت
معمول شد و مجازا برای اشاره به وب هم استفاده شد. در همین هنگام، در گذر این
دهه، اینترنت بسیاری از شبکههای رایانهای عمومی از پیش موجود را در خود جا
داد(اگر چه برخی مثل FidoNet همپنان جداماندند). آنچنانکه تخمین زده شدهاست،
در دهه ۹۰ در هرسال اینترنت رشدی صددرصدی نسبت به سال قبل خود داشتهاست و در
سالهای ۱۹۹۶و۱۹۹۷ نیز دورههای کوتاهی از رشد انفجاری داشتهاست
.این میزان رشد به خصوصیت عدم کنترل مرکزی اینترنت که امکان رشد اندامی شبکه را
فراهم میسازد نسبت دادهاند و همچنین به ماهیت بازوغیراختصاصی پروتکلهای
اینترنت که امکان برقراری سازگاری و همکاری میان فروشندگان مختلف و عدم توانایی
یک شرکت برای اعمال کنترل بیش از حد بر روی شبکه را سبب میشود.جمعیت تخمینی
کاربران اینترنت مطابق آمار سی ام ژوئیه ۲۰۰۹ ، ۱٫۶۷ میلیارد نفراست.
حاکمیت
اینترنت یک شبکه جهانی توزیع شدهاست که شبکههای خودمختار به انتخاب خود به آن
پیوستهاند و بدون هیچ بدنهٔ مرکزی فرماندهی کار میکند. اما برای حفظ
همکنشپذیری آن جنبههای فنی و سیاستهای زیر ساخت پایهٔ آن و همچنین فضاهای
نام اصلی آن توسط بنگاه اینترنتی نامها و شمارههای تخصیص داده شده(به انگلیسی:
Internet Corporation for Assigned Names and Numbers) (ICANN) اداره میشوند
که مقر اصلی آن درمارینا دل ری، کالیفرنیا قرار دارد. ICANN مرجعی است که به
هماهنگ سازی تخصیص شناسههای یکتا برای استفاده در اینترنت میپردازد.این
شناسهها شامل نامهای دامنه، نشانیهای IP، شماره پورتهای برنامهها در لایه
انتقال و بسیاری از پارامترهای دیگر میشود. فضاهای نام یکتای جهانی که در آن
نامها و شمارهها به صورتی تخصیص داده میشوند که مقادیر یکتا باشند، برای
دسترسی جهانی به اینترنت ضروری هستند. ICANN توسط یک هیات مدیره بینالمللی که
از بین انجمنهای فنی، آکادمیک و سایر انجمنهای غبر تجاری دیگراینترنت انتخاب
میشود.دولت امریکا همچنان نقش اولیه را در تایید تغییرات در حوزه ریشه سامانه
نام دامنه (به انگلیسی: DNS root zone) که قلب سامانه نام دامنه(DNS) را تشکیل
میدهد. نقش ICANN در هماهنگی تخصیص شناسههای یکتا، آن را به عنوان تنها پیکره
هماهنگ سازی در شبکه جهانی اینترنت متمایز میسازد.در ۱۶ نوامبر ۲۰۰۵ نشست
جهانی در باره جامعه اطلاعاتی که در تونس برگزار شد انجمن حاکمیت اینترنت(IGF)
را تاسیس کردند تا به مسایل مرتبط با اینترنت بپردازد.
کاربردهای امروزی
اینترنت انعطاف پذیری بیشتری را در مورد ساعتهای کاری و موقعیت جغرافیایی فراهم
میسازد بویژه با گسترش اتصالهای پرسرعت و نرمافزارهای کاربردی وب. امروزه
اینترنت تقریباً از همه جا و به طرق مختلفی قابل دسترسی است، بویژه از طریق
دستگاههای متحرک اینترنتی (Mobile Internet Device)، تلفن همراه، جعبههای بازی
دستی(Handheld Game Console) و مسیریابهای سلولی(Cellular Routers) که به
کاربران اجازه میدهد که هرکجا شبکههای بی سیم وجود دارد به اینترنت متصل
شوند.
با وجود محدودیت اندازه صفحه کوچک دستگاههای جیبی، خدمات اینترنت مانند وب و
پست الکترونیک قابل استفادهاند. اینترنت همچنین بازار بزرگی برای شرکتها
شدهاست. برخی از بزرگترین شرکتهای دنیا با بهره گیری از ماهیت کم هزینه
تبلیغات و دادوستد اینترنتی (که به دادوستدالکترونیک(E-Commerce) مشهور است)
بزرگ شدهاند.این سریعترین راه برای انتشار همزمان اطلاعات بین افراد متعدد
است. اینترنت متعاقباً راه و رسم خریدکردن را نیز متحول ساختهاست. به عنوان
مثال یک فرد میتوانند کالایی مانند یک لوح فشرده(CD) را به صورت برخط(Online)
سفارش داده و ظرف چند روز آن را از طریق پست دریافت کند و یا مستقیماً آن را در
رایانهاش بارگیری(Download) نماید.اینترنت همچنین امکانات بزرگی برای
بازاریابی شخصی (Personalized Marketing) به ارمغان میآورد و بیشتر از هر
رسانه تبلیغاتی دیگری به یک شرکت امکان تبلیغ خصوصی محصول برای یک فرد و یا
گروهی از افراد را میدهد.از نمونههای بازایابی شخصی میتوان به اجتماعات
برخطی چون Facebook، Orkut، ،Twitter، Friendster، Myspace و مشابه آنها اشاره
کرد که هزاران کاربر به عضویت آنها در میآیند تا خود را تبلیغ کنند و به صورت
برخط دوست بیابند. بسیاری از آنها نوجوانان و جوانان بین ۱۳ تا ۲۵ سال
هستند.وقتی که آنها خود را تبلیغ میکنند، علایق و سرگرمیهای خود را نیز تبلیغ
مینمایند و شرکتهای بازاریابی برخط(Online Marketing) نیز از آن سود میجویند
تا به اطلاعاتی در مورد اینکه هریک از این کاربران معمولاً جه کالاهایی را به
صورت بر خط میخرند، دست یابند و محصولات شرکت خود را برای کاربران مورد نظرشان
تبلیغ کنند.
به اشتراک گذاری آنی و کم هزینه ایدهها، دانش و مهارتها، با کمک نرمافزارهای
تشریک مساعی (Collaborative Software) کارهای مشارکتی را بسیار آسانتر
نمودهاست. گروهها نه تنها میتوانند به ارزانی ارتباط برقرار کنند و ایدهها
را به اشتراک بگذارند، بلکه در وهله اول به دلیل دسترسی بسیار گسترده اینترنت
تشکیل گروهها آسانتر میشود.مثالی از این موضوع، جنبش نرمافزار آزاد است که
محصولاتی چون لینوکس، فایرفاکس موزیلا و اپنآفیس بوجود آورد. "گپ" اینترنتی چه
به شکل اتاقهای گپ IRC و چه به شکل پیام رسانی فوری (Instant Messaging) به
همکاران اجازه میدهد که به راحتی ضمن کارکردن پشت رایانه هایشان با یکدیگر در
تماس باشند. پیامها حتی راحت تر و سریعتر از سیستم پست الکترونیکی مبادله
میشوند. این سیستمها میتوانند به گونهای توسعه یابند که امکان مبادله فایل
و یا تماس تصویری را نیز به کاربران ارائه دهند.(مانند Yahoo Messenger)
سیستمهای کنترل نسخه (Version Control) به گروههای همکاری کننده اجازه میدهد
که بر روی اسناد اشتراکی کار کنند، بدون اینکه تصادفاً کار یکدیگر را رونویسی
کنند و یا منتظر رسیدن اسناد به دستشان باشند تا بتوانند کار خود را بر روی
اسناد انجام دهند. تیمهای تجاری و پرژهای میتوانند تقویمها را نیز در کنار
اسناد و اطلاعات به اشتراک بگدارند. چنین هماهنگیهایی در طیف وسیعی از موضوعات
مانند پژوهشهای علمی، تولید نرمافزار، برنامه ریزی کنفرانس وفعالیتهای سیاسی
صورت میگیرد. همکاریهای سیاسی و اجتماعی با گسترش دسترسی به اینترنت و افزایش
سوادرایانهای افزایش مییابد. از رویدادهای فلش ماب در اوایل ۲۰۰۰ تا استفاده
از شبکههای اجتماعی در اعتراضات به انتخابات ۲۰۰۹ در ایران. اینترنت به افراد
این امکان را میدهد که به طرز بسیار موثر تری از هرروش دیگری با هم کار کنند.
اینترنت امکان دسترسی از راه دور به رایانههای دیگر و انبارههای اطلاعات در
هرجای دنیا که باشندرا به کاربران رایانه میدهد. آنها میتوانند برای این کار،
در صورت نیاز، از فناوریهای امنیتی، رمزنگاری و احراز هویت نیز استفاده کنند.
مثلاً یک حسابدار که در منزل خود نشستهاست میتواند حسابرسی دفاتر شرکتی را که
در کشور دیگری قرار دارد، بر روی سروری که در کشور سومی قرار گرفته و توسط
متخصصینی در کشور چهارم نگهداری میشود، انجام دهد ویا یک کارمند اداره
میتواند در هر جای دنیا که باشدمی تواند یک نشست میزکاردور (Remote Desktop)
رااز طریق اینترنت و یک شبکه خصوصی مجازی (VPN) ایمن به رایانهاش در اداره باز
کند.