خبرنگاری یا ژورنالیزم، رشته گردآوری، تجزیه و تحلیل، تایید و ارائه اخبار مربوط به حوادث جاری، روندها، مسائل و مردم است. افرادی را که به این حرفه اشتغال دارند خبرنگار میگویند.
از خبرنگاری خبر-محور، گاهی اوقات، تحت عنوانِ «نخستین پیش نویس تاریخ» (به گفته فیل گراهام) یاد میشود. چرا که خبرنگارها اغلب حوادث مهم را ثبت میکنند، و از این طریق در مهلتی اندک، مقالات خبری تولید میکنند. رسانهها در حالی که تحت فشار هستند تا پیش از دیگران اخبار خود را منتشر کنند، با تکیه بر معیارهای دقت، کیفیت و سبک سازمان خود، معمولاً پیش از انتشار گزارشهای خود، آنها را ویرایش و نمونه خوانی میکنند. بسیاری از سازمانهای خبری، از اینکه مقامات و موسسات دولتی را پاسخگوی عموم میدانند، به خود افتخار میکنند. در حالیکه منتقدان مطبوعات، مسائلی در مورد مسئول بودن خود مطبوعات، مطرح کردهاند.
گزارشگری
مهمترین فعالیت خبرنگاری ارائه گزارش از حوادث است؛ که در آن مسائلی همچون چه کسی؟ ، چه چیزی؟ ، چه هنگامی؟ ، کجا؟ ، چرا؟ و چگونه؟ و شرحِ اهمیت و تأثیر حادثه ، ذکر میشود.
خبرنگاری در شماری از رسانهها دیده میشود :
روزنامهها
تلویزیون
رادیو
مجلهها
شبکه وب جهانی در اینترنت.
موضوع خبرنگاری هر چیزی میتواند باشد، و خبرنگارها به نگارش در مورد حوزه وسیعی از مسائل اشتغال دارند :
سیاست در چهار سطح : ۱. بینالمللی ۲. کشوری ۳. استانی ۴. محلی
اقتصاد و تجارت در همین چهار سطح
بهداشت و پزشکی
آموزش
ورزش
تفریح و سرگرمی
شیوه زندگی
خوراک
پوشاک
تفریحات
خبرنگارها میتوانند برای خروجیهای خبری عمومی همچون روزنامهها، مجلات خبری و رادیو تلویزیون؛ نشریات تخصصی کثیرالانتشار همچون مجلات تجاری و سرگرمی، یا برای نشریات و خروجیهای خبری که دارای گروه خاصی از مشترکین هستند گزارش کنند.
معمولاً از خبرنگارها خواسته میشود برای گردآوری اطلاعات جهت تهیه گزارش خود در صحنه وقوع ماجرا حضور یابند، و اغلب ممکن است آنان گزارش خود را در محل تهیه کنند. آنان همچنین برای گردآوری اطلاعات از تلفن، رایانه و اینترنت نیز استفاده میکنند. با این وجود، اغلب اوقات این گزارشها در اتاق اخبار، یعنی دفتری تهیه میشود که خبرنگارها و سردبیر برای تهیه محتوای خبر در آن مشغول به کار هستند.
خبرنگارها، خصوصاً آنهایی که موضوع یا حوزه خاصی را پوشش میدهند (یک حوزه) باید روابط گستردهای با منابع، یعنی افراد فعال در حوزه مورد نظر داشته باشند، تا بتوانند یا به منظور شرح جزئیات یک حادثه، یا ارائه سرنخهایی در مورد دیگر موضوعاتی که باید گزارش شود، از آنها استفاده کنند. آنان همچنین باید برای تحقیق و گزارش بهتر ماجرا مهارتهای تحقیقی خود را تقویت کنند.
روزنامه نگاری
روزنامه نگاری به گروههای متعددی تقسیم میشود: روزنامهها، مجلات خبری، مجلات عمومی، مجلات تجاری، مجلات سرگرمی، خبرنامهها، نشریات خصوصی، صفحات خبری آنلاین و سایر موارد. هر یک از این گونهها شرایط خاص خود برای تحقیق و نگارشِ گزارش را، داراست.
مثلاً، روزنامه نگاران ایالات متحده آمریکا سابقاً از سبک هرم وارونه برای نگارش گزارش خود، استفاده میکردند. گرچه این سبک بیشتر برای نگارش گزارشهای خبری صریح و جدی استفاده میشده و نه مقالات اصلی. گزارشهای مکتوب خبری جدی باید به صورت خلاصه نوشته شده، و مهمترین اطلاعات را در همان ابتدا بیاورد، تا چنانچه در صورت کمبود فضا، داستان خلاصه شد، کم اهمیتترین مسائل، از انتهای داستان حذف شود. سردبیران معمولاً اطمینان حاصل میکنند که گزارشها تا حد امکان موجز نوشته شود. مقالات اصلی اغلب با توجه به موضوع گزارش آزادانه تر نوشته میشوند، و عموماً فضای بیشتری به آنها اختصاص داده میشود .
مقالات مجلات خبری و مجلات عمومی معمولاً به سبکی متفاوت نوشته میشوند، و در آنها تاکید کمتری بر هرم وارونهاست. نشریات تجاری بیشتر حول محور اخبار تهیه میشوند، در حالی که نشریات سرگرمی بیشتر بر مبنای مقالات اصلی تدوین میشوند.
خبرنگاری رادیو تلویزیونی
خبرنگاران رادیو باید حقایق را جمع آوری کرده و آن را با دقت و قاطعیت ارائه کنند، اما در همین حین باید جلوههای صوتی جالبی نیز به گزارش خود بیفزایند که این امر از طریق مصاحبه با افراد درگیر در ماجرا و موسیقی پس زمینه که به توصیف ماجرا کمک میکند فراهم میشود. گزارشگران رادیو ممکن است مقدمهای بر خبر بنویسند که توسط گوینده خوانده میشود، آنان همچنین ممکن است به صورت زنده به سئوالات گوینده خبر نیز پاسخ دهند.
خبرنگاران تلویزیون برای شرح و توضیح گزارش خود به اطلاعات تصویری، از جمله مصاحبه زنده با افراد درگیر در ماجرا، تصاویری از صحنه وقوع ماجرا، و تصاویر گرافیکی که اغلب در ایستگاه تلویزیون برای قالب ریزی خبر تهیه شده متوسل میشوند. گزارشگران تلویزیون نیز ممکن است مانند گزارشگران رادیو مقدمهای بر خبر بنویسند که توسط گوینده تلویزیون در آغاز خبر خوانده میشود. معمولاً گزارشگران رادیو و تلویزیون از فضایی که مطبوعات، برای ارائه اطلاعات در اختیار دارند، برخوردار نیستند.
نقش خبرنگاری در جامعه
در دهه ۱۹۰۲، که خبرنگاری نوین در حال پا گرفتن بود، نویسنده والتر لیپمن و فیلسوف آمریکایی جان دووی در مورد نقش خبرنگاری در دموکراسی با یکدیگر مباحثاتی داشتند. فلسفه بحث آنان هنوز مشخصه بحث در مورد نقش روزنامه نگاری در جامعه و دولت ملی است.
«لیپمن» بر این باور بود که خبرنگاری میبایست به عنوان یک میانجی یا مترجم بین عموم و سیاست گزاران عمل کند. بر این اساس خبرنگاری تبدیل به یک واسطه میشد. هنگام سخنرانی نخبگان، خبرنگار گوش فرا میداد و اطلاعات را ثبت میکرد، آنگاه این اطلاعات را تصفیه کرده، و برای استفاده عموم در اختیار آنان قرار میداد. دلیل خبرنگار برای این کار آن بود که عموم در موقعیتی نبودند که بتوانند قادر به هضم اطلاعات فزاینده و پیچیده جامعه مدرن باشند، در نتیجه یک واسطه میبایست اخبار را برای آنان تصفیه میکرد. لیپمن این موضوع را به این صورت شرح میدهد :
عموم از هوشیاری کافی برای درک مسائل پیچیده سیاسی برخوردار نیست. علاوه بر این، عموم آنقدر در زندگی روزمره خود غرق است که توجه چندانی به سیاستهای پیچیده دولت ندارد. بنابراین آنان نیاز به فردی دارند که تصمیمات و نگرانیهای نخبگان را تفسیر کرده و اطلاعات را ساده و قابل فهم کند. این نقش یک خبرنگار است.
لیپمن معتقد بود که عموم از طریق رای خود بر تصمیم گیری نخبگان تأثیر میگذارند. در همین حین، نخبگان (یعنی سیاستمداران، سیاست گزاران، ماموران دولت، دانشمندان، و غیره.) قدرت را اداره خواهند کرد. در دنیای لیپمن، نقش خبرنگار آگاه کردن عموم از اقدامات نخبگان بود. از آنجایی که عموم از طریق رای خود حرف آخر را میزدند یکی دیگر از نقشهای روزنامه نگار نظارت بر عملکرد نخبگان بود. این روند عملاً عموم را در پایینترین سطح زنجیره قدرت قرار میداد، که اطلاعات را که از متخصصان/نخبگان جریان مییافت، دریافت میکردند.
«دووی»، از سوی دیگر، معتقد بود که:
عموم نه تنها قادر به درک مسائل ایجاد شده توسط نخبگان یا پاسخ آنان به این مسائل است، بلکه تصمیمات پس از بحث و گفتگو باید توسط عموم اتخاذ شود. پس از بررسی کامل مسائل، بهترین نظرات به دست خواهد آمد.
دووی معتقد بود خبرنگار نه تنها باید به عموم اطلاع رسانی کند، بلکه باید گزارش خود را به گونهای تدوین کند که هدف از آن صرفاً انتقال ساده اطلاعات نباشد. در دنیای دووی نقش خبرنگار تغییر کرد. دووی معتقد بود خبرنگار باید اطلاعات را درک کرده، آنگاه به ارزیابی پیامدهای سیاستهای مصوب نخبگان بپردازد. در طول زمان، عقاید وی در درجات مختلف به کار گرفته شدهاست و از نظریه وی، عموماً تحت عنوان روزنامه نگاری اجتماعی یاد میشود.
مفهوم «خبرنگاری اجتماعی» اکنون در کانون پیشرفتهای جدید در عرصه خبرنگاری قرار دارد. بر اساس این الگوی جدید، خبرنگاران میتوانند شهروندان و متخصصان/نخبگان را در امر طرح موضوع و ایجاد محتویات خبر دخیل سازند. باید خاطر نشان ساخت که با وجود مفهوم برابری، دووی هنوز بر مفهوم تخصص تاکید دارد. دووی معتقد است دانش جمعی بر دانش فردی ارجعیت بسیار دارد. در ساختار دووی متخصصان و دانشمندان جایگاه خود را دارا هستند، اما در برداشت لیپمن از خبرنگاری و جامعه از ساختار ترتیبی برای این دو، سخنی به میان نیامدهاست. بر اساس دووی : محاوره، مباحثه و گفتگو، اساس دموکراسی را تشکیل میدهند.
با اینکه فلسفه لیپمن در مورد خبرنگاری بیشتر مورد قبول رهبران دولتی است، رویکرد دووی ، بهتر گویای نقشی است که بسیاری از خبرنگاران در جامعه برای خود متصورند و اینکه اکثریت جامعه از خبرنگاران چه انتظاراتی دارند. برای مثال شهروندان آمریکایی ممکن است بسیاری از عملکردهای افراطی خبرنگاران را مورد نکوهش قرار دهند، اما از خبرنگاران این انتظار را دارند که با دقت، ناظر دولت، شرکتهای تجاری و دیگر فعالان حاضر در صحنه باشند و مردم را قادر سازند تا در مورد مسائل روز جامعه، تصمیمات آگاهانه اتخاذ کنند.
استانداردهای حرفهای و اخلاقی
از خبرنگاران انتظار میرود که اصول خاص این حرفه را به درستی رعایت کنند. قسمتی از این اصول عبارتاند از :
استفاده از منبع اصلی اطلاعات، شامل مصاحبه با افرادی که مستقیماً در یک داستان نقش دارند، اسناد اصل و دیگر منابع مستقیم اطلاعاتی تا حد امکان و نقل منابع اطلاعات در خبرها؛
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی استفاده از منابع رجوع شود به نقل منبع در خبرنگاری
در صورت عدم وجود منابع اصلی انتساب کامل تمامی اطلاعات گردآوری شده از دیگر منابع منتشر شده (عدم انجام این کار سرقت ادبی محسوب میشود؛ برخی از روزنامهها وقتی مقالهای از اطلاعات گزارشات قبلی استفاده کرده باشد، آنرا نقل میکنند)؛
استفاده از چندین منبع اطلاعاتی مرجع، مخصوصا در مواردی که موضوع گزارش جنجال برانگیز باشد؛
چک کردن هر مطلبی که به عنوان واقعیت عنوان میشود؛
جستجو و نقل تمامی تعبیرات ممکن از یک داستان؛
گزارش منصفانه و دور از جبهه گیری و به تصویر کشیدن جوانب مختلف یک موضوع بدون طرفداری از یکی؛
انجام تحقیق و ارائه گزارش با رعایت توازن میان واقع نگری و شکگرایی.
قضاوت دقیق در هنگام تنظیم و گزارش اطلاعات.
دقت در محرمانه نگاه داشتن منابع (سازمانهای خبری معمولاً قوانینی خاص در مورد محرمانه نگاه داشتن منابع دارند که خبرنگاران باید از آنها طبعیت کنند)؛
رد کردن هرگونه هدیه یا لطف از طرف مورد گزارش، و حتی جلوگیری از هرگونه تحت تأثیر واقع شدن؛
جلوگیری از تهیه گزارش یا شرکت در تحقیق و نگارش در مورد موضوعی که خود خبرنگار نسبت به آن نفع شخصی و یا تعصبی دارد که کنار گذاشتن آن برایش امکان بذیر نیست.
عدم رعایت استانداردها
تبعیت کامل از این اصول حرفهای، در دنیای واقعی، میتواند مشکل باشد. حتی خبرنگارانی که عقیده دارند در کار خود منصف و واقع گرایانه عمل میکنند ممکن است خلاف آن عمل کنند – با انتخابی عمل کردن در ارائه گزارش، اعتماد بیش از حد به ماجرا یا ارائه توضیحی جزئی از وقایع. حتی در گزارشات روزمره نیز تبعیض میتواند براحتی با انتخاب گزارشگر در خلاصه کردن بعضی از حقایق، یا قصور در چک کردن منابع کافی، گوش کردن و گزارش صداهای مخالف، و یا جستجو برای یافتن ابعاد تازه، در یک گزارش رخنه کند.
درحالیکه گزارشگران سعی میکنند تبعیضات را کنار بگذارند، ممکن است براحتی بدون آنکه متوجه باشند، آنها را اعمال کنند. گزارشگران جوان ممکن است نسبت به مسائلی که برروی افراد مسن جامعه تأثیر میگذارد، غافل باشند. شخصی با سابقه ۲۰ ساله در «نیروی ضربت بلیس» ممکن است از شایعهها در مورد فساد سازمانی بی اطلاع بماند. انتشاراتیهایی که مختص حومه نشینان مرفه هستند، ممکن است مشکلات شهری را نادیده بگیرند. و البته گزارشگران و سردبیران ساده لوح و بیاطلاع نیز ممکن است شکار روابط عمومیها، تبلیغات یا اطلاعات غلط ارائه شوند.
سازمانهای خبری از ویراستار، تولید کننده و مسئول خبری استفاده میکنند که کارشان بررسی کار گزارشگران در مراحل مختلف انجام کار میباشد. اما ویراستاران هم خسته، تنبل، مغرور و متعصب میشوند. در این صورت این ویراستاران ممکن است نسبت به حذفیات، تبعیضات و موارد ساختگی خبرنگاران محبوب خود بیتوجه باشند. ویراستاران منطقهای نیز ممکن است فاقد توانایی لازم برای بررسی دیدگاه (یا چک کردن حقایق) خبرنگاری که از یک شهر دور یا کشور دیگر گزارش میکند، باشند.
بطور حتم بودجه یک ستزمان خبری بر تصمیم گیری در مورد انواع خبرهایی که مورد بوشش قرار داده میشوند، بر مخاطبان مورد نظر و میزان بوشش خبرها تأثیر خواهد گذاشت. چنین تصمیماتی ممکن است متأثر از تعصبات آگاهانه و یا نا آگاهانه باشد. در زمان کسر بودجه، ممکن است ویراستاران خبرنگاران در ادارات خبری دور دست را فدا کنند و یا اینکه تعداد کارکنان درمناطق کم درآمد را کم کنند و یا انتشارات خود در برخی جوامع را بکلی قطع کنند.
ناشران، مالکان و یا سایر مدیران اجرایی خصوصاً مقامات اجرایی تبلیغات فروش میتوانند از قدرت خود بر خبرنگاران برای تأثیر بر نحوه گزارش و انتشار خبرها استفاده کنند. خبرنگاران معمولاً با استفاده از مدیریتی عالی «فایروال» بین بخش خبر و سایر بخشهای یک سازمان خبری ایجاد میکنند تا بدین نحو مانع تأثیر ناخواسته سایر بخشها بر بخش خبری شوند. مجلهای خبری به نام Columbia Journalism Review مثالهایی از میرانی که سعی کردهاند بر نحوه بوشش خبری تأثیر گذارند و یا آن دسته از مدیرانی که در صدد استفاده از قدرت خود برای تأثیر بر خبرنگاران نیستند و همچنین از خبرنگارانی که در مقابل این فشارها مقاومت کردهاند ارائه دهد.
گزارشگری در مقابل ویراستاری
عموماً ناشران و خوانندگان خبر میان گزارش «صرف حقایق» و «نوشتن نظرات شخصی» تمایز قایلند و این کار را اغلب با محدود کردن ستون نظرات به صفحه ویراستاری و صفحه مقابل آن یا «op-ed» (صفحه مقابل ویراستاری) انجام میدهند. سرمقالههای امضا نشده عموماً در بر گیرنده نظرات رسمی هیات ویراستاری است، درحالیکه صفحات op-ed میتواند ترکیبی از ستونهای مشترک و دیگر مطالب باشد که غالباً در آنها سعی شدهاست توازنی میان نظرات سیاسی و اجتماعی مختلف ایجاد کند.
با این وجود ممکن است تفاوت میان گزارش و نظر از بین برود. داستانهای بیچیده غالباً نیازمند خلاصه کردن و توضیح و تفسیر حقایق میباشند خصوصاً در مواقعی که زمان و مکان اختصاصی به داستان مورد نظر محدود است. داستانهایی که دارای تفاسیر و ت.ضیحات زیادی میباشند غالباً «تحلیل خبر» نامیده میشوند، ولی با این وجود در ستون صفحات خبری گنجانده میشوند. در مورد گزارشات رسانهای با توچه به زمان محدود چنین تمایزاتی به ندرت امکان بذیر است.
خبرنگاری غافلگیرانه
به معنای روشهای تهاجمی و جسورانهای است که خبرنگاران برای مواجه کردن افراد با سئولاتی که تمایلی برای صحبت کردن در مورد آنها ندارند بکار میگیرند. این روش خصوصاً مورد استفاده خبرنگاران و یا گزارشگران تلویزیونی از جمله کارکنان CBS-TV ۶۰ دقیقه و توسط جرالد ریورا و هم اکنون در شبکه فاکسنیوز و توسط صدها گزارشگر محقق آمریکایی در شبکههای محلی قرار میگیرد.
این روش شدیداً مورد انتقاد برخی گزارشگران و دیگر افراد است که استفاده از این نوع خبرنگاری را غیر اخلاقی و جنجالی میدانند، درحالیکه دیگران آنرا تنها راه نقد گزارش برای کسانیکه مخاطب آن هستند، میدانند. در ایالات متحده خبرنگاری غافلگیرانه غیر قانونی محسوب نمیشود. با این حال خبرنگاری که از این روش در املاک شخصی استفاده کند را میتوان به ورود غیر مجاز به املاک غیر متهم کرد.من به این روش موافقم چون مخاطب را بیشتر مهیج می سازد.
خبرنگاری مغرضانه
خبرنگاری مغرضانه، به معنای دستکاری عامدانه در ارائه حقایق در گزارش است تا شخص یا سازمانی را به گونهای نمایش داد که با تصویر دقیق آن بر اساس بررسی متوازن حقایق موجود، متفاوت باشد. این روش مخصوصا در خبرنگاری رسانهای کاربرد گسترده دارد که در آن داستان، صحنهها و مصاحبهها به گونهای طراحی میشوند که تأثیری خاص را نسبت به موضوع گزارش ایجاد کنند.
خبرنگاری مغرضانه از انواع خبرنگاری بسیار غیر اخلاقی محسوب میشود. بسیاری از اشخاصی که از آنها گزارش تهیه شدهاست، اذعان کردهاند که در معرض این نوع خبرنگاری قرار گرفتهاند. برخی از تولیدات رسانهای نیز متهم به خبرنگاری مغرضانه هستند.
تعداد زیادی از سازمانها، دانشگاهها و موسسات حرفهای وجود دارند که قائل به برتری و برتری روزنامه نگاری هستند. جایزه پولیتزر، که توسط دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک توزیع میشود، به روزنامهها، مجلات و رسانههای پخش برنامه که در حوزههای مختلف روزنامه نگاری برترشناخته میشوند اعطا میشود. دانشکده تحصیلات تکمیلی روزنامه نگاری نیویورک جایزه آلفرد آی دوپونت-جایزه دانشگاه کلمبیا را به افراد برتر در روزنامه نگاری رادیو و تلویزیون اعطا میکند وموسسه اسکریپس هووارد جایزه ملی خبرنگاری را به برترینهای ۱۷ حوزه رادیو و تلویزیون میدهد. انجمن خبرنگارهای حرفه ای نیز جایزه سیگما دلتا را به برترینهای خبرنگاری اعطا میکند. و اما در صنعت تلویزیون، آکادمی ملی هنر و علوم تلویزیونی جوایزی را به برترینهای ژورنالیم تلویزیونی اعطا میکند.
انواع خبرنگاری
سرمقاله نویسی
روزنامهها و نشریات ادواری اغلب دارای سرمقاله هستند که توسط خبرنگارهایی که بسیاری از آنها در این نوع خبرنگاری عمیق تخصص دارند نوشته شدهاست، .
سرمقالهها اغلب طولانی تر از مقالات عادی هستند و همراه آنها عکس، طراحی و دیگر کارهای «هنری» به کار میرود. حتی سرمقالهها را گاهی با استفاده از ابزار چاپ و رنگها برجسته مینمایند.
نوشتن سرمقاله مشکل تر از نوشتن خبرهای معمولی است؛ چرا که خبرنگارها با تلاشی به اندازه تلاش خبرنگاران درصدد جمع آوری و گزارش درست و صحیح حقایق یک ماجرا هستند، این در حالی است که خبرنگاران علاوه بر جمع آوری و گزارش درست و صحیح باید راهی جذاب و مبتکرانه برای نوشتن مقاله، بویژه تیتریا چند پاراگراف اول آن بیابند. تیترعلاوه بر آنکه باید ایده مقاله را برساند باید بتواند توجه خواننده را نیزجلب کند. اغلب موضوع مقالهاست که تعیین میکند تیتر چه باشد. علاوه بر آن، ژورنالسیتها باید سخت تر کار کنند تا در هنگام نوشتن تیتر و دیگر اجزای مقاله ایماژها و واژگان کلیشهای تولید نکنند.
در نیمه دوم قرن بیستم خط مایز بین گزارش خبری و سرمقاله نویسی مبهم و نامشخص شد؛ چرا که خبرنگارها و نشریات بیشتر و بیشتری رویکردهای متفاوتی را برای نوشتن مقاله اتخاذ کردند. تام ولف، گی تالیس و هانتر تامپسون و دیگر خبرنگارها رویکردهای متفاوت زیادی را برای نوشتن مقالات خبری به کار بستند. نشریات شهری و هفته نامهها خط مایز مزبور را مبهم تر و نامشخص تر کردند و بسیاری از مجلات نیز مقالات را بر خبرهای معمولی ترجیح میدادند.
برخی از برنامههای خبری تلویزیونی نیز در شکلهای جدیدی ارائه میشدند وشمار زیادی از منتقدان معتقد بودند بسیاری از برنامههای خبری دیگر برنامه خبری نیستند؛ چرا که محتوی و سبک مورد استفاده آنها مطابق با استانداردهای پذیرفته شده خبرنگاری نبود. اما از طرف دیگر، رادیو ملی به عنوان نمونه خوبی از ترکیب گزارش خبری، مقالات و یا ترکیبی از هر دو تلقی میشد. دیگر سازمانهای مرتبط با خبرهای رادیویی مردمی آمریکا نیز به چنین نتایج مشابهای دست یافتند.
با وجود ابن، هنوزهم اکثریت روزنامهها، به مانند سازمانهای اخبار رادیو و تلویزیون، خط مایز مشخصی بین خبر و مقاله قائل هستند.
روزنامه نگاری پژوهشی
روزنامه نگاری پژوهشی در بین انواع روزنامه نویسی سخت ترین گونه روزنامه نگاری است.
خبرنگاری ورزشی
خبرنگاری ورزشی جنبههای زیادی از رقابتهای ورزشی افراد را دربرمی گیرد و جزء لاینفکی از اغلب محصولات خبرنگاری، از جمله روزنامهها، مجلات، و برنامههای خبری رادیو و تلویزیون محسوب میشود. در حالی که برخی از منتقدان خبرنگاری ورزشی را به عنوان خبرنگاری حقیقی قبول ندارند، اهمیت ورزش در فرهنگ غرب عاملی است برای توجیه این امر که ژورنالییستها نه تنها به رقابتهای ورزشی، بلکه به ورزشکاران و تجارت در ورزش نیز توجه نمایند.
به طور سنتی در ایالات متحده خبرنگاری ورزشی در مقایسه با نوشتههای خبرنگاری سنتی از انسجام، ابتکار و تعصب کمتری برخوردار بود، با این حال تاکید بر صحت و درستی و رعایت عدالت و بی طرفی هنوز هم بخشی از خبرنگاری ورزشی را تشکیل میدهد. تاکید بر توصیف صحیح عملکرد آماری ورزشکاران نیز یکی دیگر ازبخشهای مهم خبرنگاری ورزشی محسوب میشود.
خبرنگاری علمی
خبرنگاری علمی شاخه نسبتاً جدیدی از خبرنگاری محسوب میشود که در آن گزارش خبرنگارها اطلاعاتی را در مورد موضوعات علمی به مردم انتقال میدهد. خبرنگارهای علمی باید اطلاعات مبسوط، فنی، و در پارهای اوقات اطلاعاتی را که با زبان مخصوص نوشته شدهاست را درک و تفسیر کنند و سپس آن را به گزارشهای جذابی که برای مصرف کنندگان رسانههای خبری قابل باشد تبدیل نمایند.
خبرنگارهای علمی باید تصمیم بگیرند که از میان دستاوردهای علمی کدام ارزش پوشش خبری را دارد و همچنین باید بتوانند تشخیص بدهند که از میان منازعات جامعه علمی کدام برای پوشش خبری ارزش دارند. خبرنگارها باید در این سنجش خود باید عدالت و بی طرفی را رعایت کنند، اما هیچ گاه حقایق را فدا نکنند.
بسیاری از خبرنگارهایی که در حوزه علمی فعالیت دارند آموزشهایی را در حوزه خبرنگاری خود گذراندهاند، به عنوان مثال میتوان به پزشکانی اشاره کرد که در اخبار پزشکی را تحت پوشش خود قرار میدهند. البته این مساله کلی نیست و در میان خبرنگارهای علمی نیز کسانی هستند که در حوزه علمی دوره یا آموزش ندیدهاند.
ژورنالسیم تحقیقاتی
ژورنالسیم تحقیقاتی که در آن خبرنگارها رفتاری خلاف عرف غیر اخلاقی و غیرقانونی افراد، موسسات اجاری و دولتی را مورد تفحص قرار میدهند و آن را فاش میسازند، میتواند پیچیده، زمان بر و پرهزینه باشد؛ چرا که گروههایی از خبرنگارها، ماهها تحقیق و تفحص، مصاحبههای گوناگون (اغلب مصاحبههای تکراری) با افراد بی شمار، مسافرتهای دور و دراز، رایانه جهت تجزیه و تحلیل پایگاه دادههای اسناد مردمی، یا استفاده از کارکنان حقوقی شرکت به منظور ایمن نگه داشتن اسناد با توجه به قانون آزادی اطلاعات، از جمله مواردی است که خبرنگاری تحقیقاتی لازم است.
این نوع گزارش با توجه به ماهیت برخوردی ذاتی اش، اغلب جزء اولین نوع خبرنگاری است که متحمل کاهش بودجه و یا مداخله کسانی خارج از واحد خبر میشود.اگر گزارش تحقیقاتی ضعیف میتواند واکنشهای منفی اشخاص مورد تحقیق و عموم مردم را بر ضد خبرنگارها و سازمانهای رسانهای در پی داشته باشد و یا آنها را با اتهام خبرنگاری بی بند و بار مواجه سازد. اما اگر گزارش تحقیقاتی قوی باشد میتواند توجه مردم و دولت را جلب موضوعات و شرایطی کند که از نظر مردم رسیدگی به آنها لازم و ضروری است. همچنین گزارش قوی میتواند برای خبرنگارهای دست اندرکارو مسئولان مطبوعات جوایز و شهرت به ارمغان آورد.
خبرنگاری مشاهیر یا مردم
یک حوزه دیگر از خبرنگاری که چندان هم مطرح نیست و در قرن بیستم سنگ بنای آن گذاشته شد، خبرنگاری مشاهیر یا مردم میباشد که به زندگی شخصی افراد، عمدتاً اشخاص شهیر و بنام، از جمله ستارههای سینما و تئاتر، هنرمندان عرصه موسیقی، مدلها و عکاسان و دیگر افراد مشهور در صنعت نمایش و سرگرمی و همچنین افراد خواهان توجه، از جمله سیاستمداران و افراد مورد توجه مردم، نظیر کسانی که کاری انجام دادهاند که ارزش خبری دارد، میپردازد.
خبرنگاری مشاهیر که روزگاری در حوزه روزنامه به نویسنده ستون شایعات و مجلات شایعه پرداز قرار میگرفت، حال به کانون توجه روزنامههای جنجالی ملی از قبیل نشنال اینکوآیرر، مجلاتی از قبیل مردم و یو اس ویکلی و برنامههای تلویزیونیای که به طور هم زمان پخش میشوند، از جمله اینترتینمنت تونایت، شبکههای کابلی مانند E! و شمار زیادی از تولیدات تلویزیونی و صدها وبگاه اینترنتی دیگر تبدیل شدهاست. اغلب دیگر رسانههای خبری نیز قسمتی از برنامههای خود را به مشاهیر و مردم اختصاص میدهند.
تفاوت خبرنگاری مشاهیر با نوشتن مقاله اولاً در این است که خبرنگاری مشاهیر به افرادی میپردازد که از قبل مشهور هستند یا دارای جذابیت خاصی هستند، ثانیاً خبرنگاری مشاهیر به طور وسواس گونهای مشاهیر را تحت پوشش قرار میدهد، تا آنجا که این خبرنگارها برای پوشش خبری حتی رفتار خلاف عرف نیز از خود نشان میدهند. عکاس سمج، عکاسانی هستند که با سماجت میکوشند عکسهای مشکل آفرین و جنجالی از مشاهیر تهیه کنند، مشخصه اصلی خبرنگاری مشاهیر است.
سایبر خبرنگاری
خبرنگاری آنلاین، سایبر خبرنگاری و یا روزنامهنگاری الکترونیک انواع جدیدی از روزنامهنگاری هستند که به شبکه اینترنت و شبکه جهانی وب ، متکی هستند. از اینگونه خبرنگاریها، در ایران، میتوان به خبرآنلاین اشاره کرد.
وضعیت قانونی
خبرنگارهای سراسر جهان اغلب درکشور خود درمورد دولتها مطلب مینویسند و آن دولتها سیاستها ورسوم کاملاً متفاوتی را در خصوص خبرنگارها دارند که موضوع تحقیق و نوشتار خبرنگارها و آنچه سازمانهای انتشاراتی مجاز به چاپ آن هستند توسط آن سیاستها و رسوم کنترل میشود. بسیاری از دولتهای غربی آزادی مطبوعات را تضمین میکنند و اقداماتی چندان زیادی برای محدود ساختن حقوق آزادی مطبوعات انجام نمیدهند، در حالی که دیگر کشورها به شدت آنچه را که خبرنگارها میتوانند در مورد آن تحقیق کنند یا آن را به چاپ برسانند محدود میسازند. در بسیاری از کشورها، روزنامه نگاران از امتیازات خاصی برخوردارند که عامه مردم از آن بهرهمند نیستند، که از آن جمله میتوان به دسترسی بهتر به وقایع اجتماعی، صحنههای جنایت، کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبههای مفصل با مقامات دولتی، افراد مشهور و سایر چهرههای سرشناس از نظر مردم اشاره کرد. این امتیازات از قدرت مسلم مطبوعات در جلب نظر عموم به طرفداری یا علیه دولتها، مقامات و سیاستهای آنها و نیز از این درک که مطبوعات اغلب نماینده مخاطبانشان هستند نشات میگیرد. این امتیازات از حقوق قانونی روزنامهنگاران فراتر میرود اما لزوماً به واسطه این حقوق تضمین نمیشوند. گاهی ممکن است مقامات دولتی تلاش کنند برخی از روزنامهنگاران را که موقعیت آنها را به مخاطره میاندازند از طریق محروم کردن آنان از همین حقوق که به سایر روزنامهنگاران تسری یافته، تنبیه کنند.
ملتها یا اختیاراتی که رسماً به روزنامهنگاران مجوز فعالیت میدهند، ممکن است در کنار آن مجوزها، حقوق و مسئولیتهای خاصی را نیز به روزنامهنگاران اعطا کنند، اما در ایلات متحده، سنت استقلال مطبوعات از اعمال هر گونه بررسی یا مجوزدهی دولتی، در امان بودهاست. برخی ایالتها قوانین حمایتی صریحی دارند که از روزنامهگاران در برابر هرگونه تحقیق و تفحص دولتی حمایت میکند، اما این تعاریف قانونی از«روزنامهنگار» به دسترسی شخص به مطبوعات چاپی و شبکههای رادیو-تلویزیونی محدود هستند. در همین راستا یک قانون حمایتی در سطح ملی مطرح شدهاست.
در برخی کشورها، روزنامهنگاران مستقیماً توسط دولت استخدام، کنترل و یا سانسور میشوند. در دیگر کشورها، دولتهایی که مدعی تضمین حقوق مطبوعات هستند، در حقیقت روزنامهنگاران را از طریق تهدید به دستگیری، نابودی یا توقیف اموال (بویژه ابزارهای تولید و انتشار خبر)، شکنجه و یا قتل تهدید میکنند.
روزنامهنگارانی که میخواهند درگیریها، چه جنگهای بین کشورها چه شورشهای درون کشورها را پوشش دهند، اگر هم از حقوق خود مبنی بر حمایت شدن از سوی دولت دست نکشند، اغلب این انتظار را که توسط دولت حمایت شوند کنار میگذارند.
حقوق روزنامهنگاران در مقایسه با حقوق شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی
روزنامهنگاران از همان حقوقی که شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی برخوردارند، بهرهمند هستند. اختیارات روزنامهنگاران نسبت به شهروندان خصوصی، توسط حق زندگی خصوصی شهروندان محدود شدهاست. در عین حال کسانی که مایلند در مطبوعاتی نمودی خوشایند داشته باشند (مثل چهرههای مشهور) به روزنامهنگاران اجازه میدهند که بیش از سایرین به زندگی خصوصی آنها دسترسی داشته باشند. اگر شخصی زندگی خصوصاش را به انظار عمومی کشانده یا در یک حادثه یا رویداد عمومی درگیر شده باشد، ممکن است در آن مورد، حق زندگی خصوصی وی کمرنگ شده یا از بین برود.
شهروندان و سازمانهای خصوصی میتوانند از همکاری با همه یا برخی از روزنامهنگاران امتناع کنند؛ در عین حال در بسیاری از کشورها، قدرتی که روزنامهنگاران از آن برخوردارند اغلب باعث میشود این شگرد بیاثر شده یا نتیجه معکوس بدهد.
در بیشتر کشورها، شهروندان از این حق برخوردارند تا با روزنامهنگارانی که به آنها تهمت زده یا آنان را بدنام میکنند برخورد کنند؛ این شهروندان میتوانند علیه روزنامهنگارانی که با پایمال کردن حقیقت، در مورد آنان مطالب کذب منتشر کردهاند اقامه دعوی کنند. همچنین پروندههای تهمت یا افترا میتوانند به ایجاد تضاد میان حق روزنامهنگاران به انتشار از یک سو و حق شهروندان عادی به داشتن زندگی خصوصی از سوی دیگر منجر شوند. برخی روزنامهنگاران مدعیاند، هدف از آندسته از دعاوی__ یا حتی تهدید به اقامه چنین دعواهایی__ که علیه آنها یا سازمانهای خبری اقامه میشوند، اینست که با توسل به اقدامات پر هزینه قانونی صدای آنان را خفه کنند، حتی اگر شاکی نتواند ادعای خود را ثابت کند. به این حالت، تأثیر رعبآور گفته میشود.
در بسیاری از کشورها، روزنامهنگاران و سازمانهای خبری ناچارند در شرایطی کار کنند که در آن همانطور که از سوی دولت تهدید به انتقام میشوند از سوی شهروندان عادی و سازمانهای خصوصی نیز مورد تهدید قرار گیرند. دیده شده بسیاری از خلافکاران، سازمانهای خلافکار، احزاب سیاسی، برخی سازمانهای متعصب مذهبی و حتی تودههای مردم، روزنامهنگارانی که بر خلاف میل آنها صحبت میکنند یا مینویسند را تنبیه کردهاند. این تبیهها میتوانند به صورت تهدید، آسیب رسانی به اموال، حمله، شکنجه و یا قتل باشند.
منابع خبرنگارها
گاهی که تعامل روزنامهنگاران با منابع خبری ماهیتی محرمانه دارد، تعمیم آن به آزادی مطبوعات به روزنامهنگاران قانوناً این حق را میدهد که حتی اگر توسط پلیس یا دادستان بازخواست شدند، هویت منابع را بازگو نکنند؛ این در حالیست که در شرایط عادی عنوان نکردن نام منبع میتواند به عنوان توهین به دادگاه تعبیر شده و منجر به زندانی شدن روزنامهنگار شود.
میزان اختیاراتی که به روزنامهنگاران اعطا میشود از یک کشور به کشوری دیگر متفاوت است؛ به عنوان مثال در بریتانیا نسبت به ایلات متحده، دولت نسبت به آنچه که از آن با عنوان اطلاعات حساس یاد میشود محقتر است و میتواند روزنامه نگاران را مجبور کند تا نام منبعی را که خبر از آن درز کرده افشا کنند. برخی کشورها بویژه زیمبابوه، جمهوری خلق چین و ایران در سرکوب روزنامهنگاران، چه داخلی و چه خارجی، شهرتی خاص دارند.
در دهه اخیر در آمریکا، با وجود عمر طولانی این سنت که روزنامه نگاران میتوانند در تحقیق و تفحصهای دولت نام منابع را برملا نکنند، دیوان عالی یک سری احکام دادگاهی را برای سطوح پایینتر فدرالی تصویب کردهاست که این احکام میتوانند به درجات مختلف، حقوق روزنامهنگاران را در عدم افشای اطلاعات محدود کنند و در پی آن دادستانها در سطوح فدرالی و ایالتی در تلاش بودهاند تا روزنامهنگارانی را که درخواست افشای اطلاعات و منابع تحت حفاظت خود را رد میکنند، به زندان بیندازند.
حق دسترسی به اطلاعات دولتی
مثل بحث منابع، روزنامهنگاران به این حق که توسط دولت به مردم، و، با بسط معنا، به روزنامهنگاران اعطا شده نیاز دارند که به اطلاعاتی که در اختیار دولت است دسترسی داشته باشند. این حقوق نیز از کشوری به کشور دیگر (رجوع کنید به قانون آزادی اطلاعات) و در ایالات متحده از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است. در برخی ایالتها برای ارائه اطلاعات، سیاستهای آزادانهتری حاکم است و برخی دیگر نیز در دهه اخیر تلاش کردهاند تا این حقوق را بیش از پیش بسط دهند. به عنوان مثال نیوجرزی برای تعریف دقیقتر اینکه تحقیق و تفحص عمومی از کدامیک از اسناد دولتی را میتوان ممنوع کرد، قانون سانشاین (شفافسازی) خود را بروزرسانی نموده و آنرا مفصلتر کردهاست.
در ایالات متحده، قانون آزادی اطلاعات (FOIA) برای روزنامهنگاران این حق را تضمین نموده که بتوانند رونوشتهای اسناد دولتی را در اختیار داشته باشند، هر چند که دولت این حق را دارد که در این رونوشتهای اسناد، آن دسته از اطلاعاتی را که قانون آزادی اطلاعات عدم افشای آنرا مجاز میداند، حذف یا مخفی کند. سایر قوانین ایالتی نیز دسترسی به اطلاعات را کنترل میکند (رجوع کنید به آزادی اطلاعات در ایالات متحده). در عین حال دولت بوش بیش از سایرین بر حق خود مبنی بر محدود تر کردن دسترسی مطبوعات به اطلاعات مصر بودهاست تا جاییکه عملکرد آن باعث شده که این ادعاها مطرح شود که دولت در تلاش است تا از قانون آزادی اطلاعات فراتر عمل کند قوانین بین نهادهای مطبوعاتی و دولت فدرال را محدودتر کند. در موارد مختلف، دادگاههای فدرال به روشهای مختلفی عمل کردهاند اما در مورد دسترسی مطبوعات به اطلاعات، اغلب طرف دولت را گرفتهاند.
وبلاگ نویسی
در اواخر دهه نود، رشد انتشارات اینترنتی توسط خود افراد، بویژه سبک وبلاگ یا بلاگ در انتشارات شخصی، این بحث را به میان آورد که «آیا وبلاگنویسان نیز روزنامهنگار هستند؟» در این ارتباط نه تنها مباحثی همچون تعریف نقش و خویشتن و روابط نسبی به میان آمده، بلکه پرسشهای عملیتری در مورد حق دسترسی به اطلاعات و نیز پرسشهای حقوقی در مورد حوزه اختیاراتی که روزنامهنگاران در آن حقوق ویژه دارند—همچون مصونیت در برابر مجبور شدن به افشای اطلاعات و منابع محرمانه به میان آمدهاست.
وبلاگنویسان مترصد رخ دادن مواردی هستند که در مورد حقوقشان به عنوان روزنامهنگار، برای آنها سابقه حقوقی ایجاد کند. به عنوان مثال، در پروندهای که در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ توسط شرکت اپل کامپیوتر اقامه شده بود، یک قاضی دادگاه تجدید نظر اعلام کرد آندسته از نویسندگان آنلاین که از قول منابع بینام اطلاعاتی را منتشر میکنند از سایر مصونیتهایی که سایر روزنامهنگاران دارند برخوردار هستند. این دادگاه اعلام کرد «هیچ اصل یا آزمونی وجود ندارد که در تمیز دادن خبر درست از نادرست، بتوان آنرا اعمال کرد».
خدمات
اطلاعات
بسیاری از افراد واژههای "اینترنت" و "وب جهان گستر"(یابه صورت کوتاه "وب") را
به جای هم بکار میبرند، حال آنکه این دو واژه معناهای متفاوتی دارند. وب جهان
گستر مجموعهای جهانی از اسناد و تصاویر و سایر منابعی است که به وسیله
ابرپیوندها با یکدیگر ارتباط منطقی دارند و با استفاده از شناسههای منبع
یکنواخت (به انگلیسی: Uniform Resource Identifier) ویا به اختصار URI مورد
مراجعه قرار میگیرند. URIها به ارائه دهندگان اجازه میدهد که سرویسها و
مشتریان را به صورت سمبولیک مشخص نمایند. تا مکان یابی و آدرس دهی وب سرورها،
سرورهای پرونده و سایر پایگاه دادههایی که اسناد را ذخیره میکنند و همچنین
عرضه دسترسی به منابع از طریق پروتکل HTTP، اصلیترین پروتکل حامل وب، را ممکن
سازند.HTTP تنها یک از صدها پروتکلی است که روی وب استفاده میشود. وب سرویسها
نیز میتوانند از این پروتکل برای ارتباط استفاده کنند.
مرورگرهای وب جهان گستر مثل اینترنت اکسپلورر مایکروسافت، فایرفاکس، اپرا،
سافاری اپل، و گوگل کروم با استفاده از ابرپیوندهای تعبیه شده درون صفحات، به
کاربران امکان میدهند از یک صفحه وب به صفحه دیگرگردش کنند. این اسناد ممکن
است ترکیبی از دادههای رایانهای شامل گرافیک، صدا، متن ساده، ویدیو،
چندرسانهای و محتوای تعاملی شامل بازی، برنامههای اداری و نمایشهای علمی
باشد. از راه پژوهشهای اینترنتی برپایه جستجوی کلیدواژهها با استفاده از
موتورهای جستجوی وب مثل یاهو و گوگل کاربران میتوانند به سرعت و سادگی به حجم
گسترده و متنوع اطلاعات بر خط دسترسی داشته باشند. در مقایسه با دانشنامههای
چاپی و کتابخانههای سنتی، وب جهان گستر امکان عدم تمرکز اطلاعات را فراهم
ساختهاست. وب همچنین به افراد و سازمانها توانایی انتشار ایدهها و افکارشان
را برای شماربسیاری از مخاطبین بالقوه با هزینه وتاخیر زمانی کمینه میدهد.
انتشار یک صفحه وب، وب نوشت، یا ساخت یک وبگاه هزینه اولیه بسیار پایینی دارد و
سرویسهای رایگان نیز وجود دارند، هرچندکه انتشار و نگهداری وبگاههای بزرگ و
حرفهای بااطلاعات جذاب، متنوع و به روز هنوزمشکل و پرهزینهاست. بسیاری از
افراد، شرکتها و گروهها از وب نوشت هاکه به گستردگی برای یادداشتهای روزانه به
روزشدنی به کارمی روند نیز استفاده میکنند.برخی از سازمانهای تجاری کارکنان
خود کارکنان خود را تشویق میکنند که در حوزه تخصص خود توصیههایی را در وبگاه
ارائه دهند، به این امید که با دانش تخصصی و اطلاعات رایگان، بازدیدکنندگان را
تحت تاثیر قراردهند وبه شرکت خود جذب کنند. نمونه این روش در مایکروسافت دیده
میشود که نرمافزارنویسان این شرکت، وب نوشتهای شخصی خود را منتشر میکنند تا
علاقه عمومی را نسبت به کارشان بینگیزند.
تبلیغ برخط در صفحات وب پربیننده میتواند سود زیادی در برداشته باشد.
دادوستدالکترونیک یا فروش محصولات مستقیماً از طریق وب نیز به رشد خود ادامه
میدهد. در روزهای نخست وب، وبگاهها تنها مجموعهای از پروندههای متنی اچ تی
امال(HTML) کامل شده و منزوی بود که بر روی وب سرورها ذخیره میشدند. به تازگی
وبگاهها توسط نرمافزارهای مدیریت محتوا و ویکی و با محتوای اولیه اندک ساخته
میشوند. مشارکت کنندگان سیستم پایگاه دادههای اصلی را توسط صفحات ویرایشگری
که به همین منظور ساخته شدهاند با محتوای مورد نظر پر میکنند، حال آنکه
بازدیدکنندگان تنها شکل نهایی HTML صفحات را میبینند. پروسه گرفتن محتوای جدید
و دردسترس قرار دادن آن برای بازدیدکنندگان مورد نظر ممکن است شامل سیستمهای
سردبیری، تاییدی و امنیتی باشد.
ارتباط
پست الکترونیک یکی از سرویسهای ارتباطی مهم در دسترس بر روی اینترنت است. مفهوم
فرستادن پیامهای متنی الکترونیکی که به گونهای به نامهها و یادداشتهای پستی
میماند، قدمتی بیش از اینترنت دارد. امروزه یکی از مسایلی که میتواند حائز
اهمیت باشد درک تفاوت بین پست الکترونیک اینترنتی و سامانههای پست الکترونیکی
داخلی است. یک نامه الکترونیکی اینترنتی ممکن است از شبکههای مختلفی عبورکند و
بر روی ماشینهای مختلفی به صورت رمزنشده دخیره شود که از کنترل فرستنده و
گیرنده نامه کاملاً خارج اند. دراین مدت کاملاً امکانپذیر است که این نامه توسط
اشخاص ثالثی محتوای آن خوانده و یا حتی دستکاری شود. سامانههای پست الکترونیکی
کاملاً داخلی که در آن نامه هاهرگزازمحدوده شبکه داخلی سازمان خارج نمیشوند
بسیار ایمن تر هستند، هر چند که در هرسازمانی کارکنان فناوری اطلاعات و یا
پرسنل دیگری هستند که شغلشان در ارتباط با نظارت و گاهی دسترسی به نامههای
دیگران است. تصاویر و اسناد و سایر پروندهها نیز میتواند به صورت پیوست نامه
الکترونیک فرستاده شود. نامههای الکترونیکی را میتوان به چندین نشانی پست
الکترونیکی رونوشت نمود.
تلفن اینترنتی نیز سرویس ارتباطی دیگری است که با پیدایش اینترنت امکانپذیر شد.
صدا روی پروتکل اینترنت(VoIP) نام پروتکلی است که زیر بنای همه ارتباطات تلفنی
اینترنتی است. ایده آن در اوایل دهه ۱۹۹۰ همراه با برنامههای واکی-تاکی گونه
برای رایانههای شخصی ظهور کرد. در سالهای اخیر سیستمهای VoIP سادگی استفاده و
راحتی تلفنهای معمولی را پیدا کردهاند. فایده این کار ان است که چون ترافیک
صدارااینترنت حمل میکند، VoIP هزینه بسیار کمی دارد و حتی میتواند رایگان
باشد. به ویژه برای آن دسته از اتصالات اینترنت که همیشه برقرارند (مانند مودم
کابلی یا ADSL) گزینه مناسبی است. VoIP در حال پخته شدن و تبدیل شدن به رقیب
جایگزینی برای سیستمهای تلفن سنتی است. همکنشپذیری بین عرضه کنندگان مختلف
بهبود یافته و امکان برقراری و یا در یافت تماس با تلفنهای معمولی نیز به وجود
آمدهاست. کارتهای شبکه ساده و ارزان VoIP نیز در دسترس هستند که نیاز به وجود
رایانه برای استفاده از VoIPرا ازبین میبرند.
کیفیت صدا از یک تماس تا تماس دیگر تغییر میکند، اما غالباً کیفیت برابر یا
بهتر از تلفن معمولی است. مشکلاتی که برای VoIP باقی میمانند، گرفتن شماره
تلفنهای اظطراری و قابلیت اطمینان است. در حال حاضر تعدادی از ازائه دهندگان
VoIP سرویس شمارههای اظطراری را ارائه میدهند اما هنوز به صورت جهانی در
دسترس نیست. تلفنهای سنتی انرژی را از خط تلفن میگیرند و در صورت قطع برق
میتوانند همچنان عمل کنند. برای VoIP این امکان بدون استفاده از منبع تغذیه
پشتیبان برای تغذیه تجهیزات تلفن و دسترسی به اینترنت، وجود ندارد. VoIP همچنین
محبوبیت روز افزونی بین علاقهمندان بازیهای کامپیوتری به عنوان شکلی از ارتباط
بین بازیکنان مییابد.
انتقال داده
اشتراک فایل نمونهای از انتقال مقادیر بزرگ داده از طریق اینترنت است. یک فایل
رایانهای را میتوان به صورت پیوست نامه الکترونیکی به دوستان و همکاران
فرستاد. میتوان آن را دریک وبگاه ویا اف تی پی سرور( FTP Server) بارگذاری
(Upload) نمودتا به آسانی توسط دیگران بارگیری(Download) شود. میتوان آن را در
یک "مکان مشترک" در یک کارسازپرونده(File Server) قرار دارد تا به سرعت و آسانی
در اختیار همکاران قرار گیرد. بار سنگین بارگیریهای شمار زیاد کاربران را
میتوان با به کاربردن کارساز(سرور)های آینه و شبکههای تظیر-به-نظیر کاهش داد.
دسترسی به فایل را میتوان از طریق تصدیق هویت کاربر کنترل کرد. انتقال فایل بر
روی اینترنت را نیز میتوان با رمزگذاری در پوشش ابهام قرار داد. دستیابی به
فایل ممکن است در گرو پرداخت مبلغی باشد که میتواند توسط کارت اعتباری پرداخت
شود. مبدا و اعتبار فایل از طریق امضای دیجیتال و یا MD۵ و سایر روشهای هضم
پیام قابل بررسی است. این ویژگیهای ساده اینترنت در مقیاس جهانی، به تدریج
تولید، فروش و توزیع هر چیزی را که قابل ارائه به صورت فایل باشد را تغییر
میدهد که این چیزها شامل همه انتشارات چاپی، محصولات نرمافزاری، اخبار،
موسیقی، فیلم، ویدیو، عکاسی، گرافیک و آثار هنری دیگر میباشد.
رسانه جریانی(Streaming Media) همان عملی است که بسیاری از پخش کنندگان صدا و
سیما، به واسطه آن، برنامههای خودرا از طریق اینترنت به صورت زنده پخش
میکنند.(به عنوان مثال BBC) آنها امکان دیدن برنامههای غیر همزمان ضبط شده را
نیز به کاربران میدهند. گروهی از آنها صرفاً برنامههای خود را از طریق
اینترنت پخش میکنند. این بدین معنی است که یک رایانه میتواند به این
رسانههای برخط، شبیه به همان صورتی که پیش از این تنها از طریق گیرندههای
رادیو و تلویزیون امکانپذیر بود دست یابد. پادکستها گونه دیگری از پخش اینترنتی
هستند که فایل صوتی توسط رایانه بارگیری میشود و سپس به یک پخش کننده رسانه
قابل حمل منتقل میشود تا بتوان بعداً در حرکت بدان گوش داد.
وب بین (Webcam)ها را نیز میتوان گونه کم هزینه تر رسانه جریانی دانست. اگرچه
برخی از وب بینها تصویر با ترخ فریم کامل میدهند اما غالباً تصویر کوچک است و
به کندی به روز میشود. کاربران اینترنت میتوانند حیواناتی را دریک جنگل
افریقایا گزارش تصویری از ترافیک در یک میدان را به صورت زنده و بی درنگ تماشا
کنند و یا بر روی داراییهای خود از راه دور نیز نظارت بصری داشته
باشند.محبوبیت اتاقهای گپ ویدیویی ویا کنفرانس تصویری نیز با افزایش تعداد
کاربرانی که وب بین دارند، افزایش مییابد. یوتیوب در تاریخ ۱۵ فوریه ۲۰۰۵
ایجاد شد و اکنون وبگاه پیشرو در زمینه ویدیوهای جریانی است. یوتیوب از یک پخش
کننده وب برپایه فلش برای پخش ویدیو استفاده میکند. کاربران ثبت نام کرده
میتوانند مقدار نامحدودی ویدیو را در این وبگاه بارگذاری کنند و پروفایل شخصی
بسازند. یوتیوب ادعا میکند که کاربرانش روزانه صدها میلیون ویدیو را بارگذاری
و یا تماشا میکنند.
دسترسی
رایجترین زبان برای ارتباطات در اینترنت زبان انگلیسی است. این ممکن است ناشی
از زادگاه اینترنت و همچنین نقش زبان انگلیسی به عنوان زبان بینالمللی باشد.
ناتوانی رایانههای اولیه - که اغلب در امریکا ساخته میشدند - در پردازش نویسه
(کاراکتر)های به جز گونه انگلیسی الفبای لاتین نیز ممکن است با این موضوع مرتبط
باشد. پس از انگلیسی(۲۸٪ از بازدیدکنندگان وب)، پرخواهان ترین زبانها در وب
جهان گستر عبارنتد از : چینی ۲۳٪، اسپانیایی ۸٪، ژاپنی ۵٪، پرتغالی و آلمانی
(هر کدام ۴٪)، عربی و فرانسه و روسی (هرکدام ۳٪)و کرهای ۳٪.بر پایه منطقه، ۴۲٪
از کاربران اینترنت در آسیا، ۲۴٪ در اروپا،۱۴٪ در امریکای شمالی، ۱۰٪ در
امریکای لاتین و کارائیب، ۵٪ در آفریقا، ۳٪ در خاورمیانه و ۱٪ در
استرالیا/اقیانوسیه.
فناوریهای اینترنت در سالهای اخیر بویژه در زمینه استفاده از یونیکد، به حد
کافی گسترش یافتهاند و امکانات مناسبی برای ارتباط در بسیاری از زبانهای دنیا
در دسترس میباشد، اما همچنان مسائلی مانند موجیباکه (نمایش نادرست برخی
نویسههای یک زبان) باقی هستند.
روشهای معمول دسترسی به اینترنت در خانهها شامل دسترسی با شمارهگیری
(dial-up)، خطوط زمینی پهن باند(از طریق کابل کواکسیال، فیبر نوری و یا سیم
مسی)، وای-فای (Wi-Fi)، ماهواره و فناوری ۳G تلفن همراه میباشد. اماکن عمومی
که میتوان در آنها از اینترنت استفاده نمود شامل کتابخانهها و کافینتها که
در آنها رایانههایی با اتصال به اینترنت مهیاست.همچنین کیوسکهای اینترنت در
بسیاری از اماکن عمومی مانند سالن فرودگاه و کافی شاپها موجودند که بعضی از
آنها برای استفادههای کوتاه و سرپایی در نظرگرفته شدهاند.واژههای گوناگونی
برای نامیدن این ترمینالها به کار میرودف از جمله : کیوسک عمومی اینترنت و یا
پایانه دسترسی عمومی.
این ترمینالها به گستردگی برای کاربردهایی چون رزرو بلیط، سپرده گذاری بانکی،
پرداخت برخط مورد استفاده قرار میگیرد. وای-فای(Wi-Fi) دسترسی بی سیم به
شبکههای رایانهای و در نتیجه به اینترنت را فراهم میکند. نقاط داغ
(Hotspots) به مکانهایی گفته میشود که دسترسی به اینترنت بی سیم در آن نقاط
امکانپذیر است و کاربران میتوانند با لپ تاپ و یا دستیار دیجیتال شخصی(PDA)
خود به اینترنت متصل شوند. گاهی این سرویسهای بیسیم برای عموم و یا حداقل برای
مشتریان رایگان ارائه میشود. یک نقطه داغ محدوده مکانی مشخصی را شامل میشود
مثل محوطه یک دانشگاه، پارک و یا حتی سراسر نقاط یک شهر. سرویسهای تجاری Wi-Fi
که کل شهر را پوشش میدهند هم اکنون در شهرهای لندن، وین، تورنتو،
سانفرانسیسکو، فیلادلفیا، شیکاگو و پیتسبورگ ارائه میشوند. در این شهرها
مشترکین میتوانند در هر نقطهای از شهر به شبکه وای-فای متصل شوند
.علاوه بر وای-فای، آزمایشهایی نیز در زمینه شبکههای بی سیم متحرک اختصاصی
مانن ریکوچت و سرویسهای دادهای پرسرعت بر روی تلفنهای همراه، و شبکههای بی
سیم ثابت انجام شدهاست. تلفنهای همراه پیشرفته مثل تلفنهای همراه هوشمند
(Smartphone) همگی با قابلیت اتصال به اینترنت از طریق شبکه تلفن عرضه میشوند.
مرورگرهای وب مثل اپرا معمولاً نسخهای برای این دستگاههای جیبی پیشرفته دارند.
آثار اجتماعی
اینترنت به دلیل خصوصیاتی چون قابلیت استفاده و دسترسی گسترده آن، اشکال کاملاً
جدیدی از تعاملات، فعالیتها، و سازماندهیهای اجتماعی را پدید آوردهاست.
وبگاههای شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، توییتر و مایاسپیس روشهای جدیدی برای
معاشرت و تعامل خلق کردهاند. کاربران این سایتها قادرند اطلاعات گوناگونی به
صفحات خود بیفزایند، علایق مشترکی را دنبال کنند و به دیگران مرتبط شوند.
وبگاههایی مثل لینکداین به پرورش ارتباطات حرفهای و تجاری میپردازد. یوتیوب
و فلیکر هم در زمینه ویدیوها و تصاویر کاربران تخصص دارند.
دهه اول سده بیست و یکم، شاهد پرورش اولین نسلی است که در شرایطی رندگی میکنند
که اینترنت به گستردگی در دسترس میباشد. این مسایل و نگرانیهایی را به دنبال
دارد از جمله مسئله حفظ حریم خصوصی و هویت و توزیع غیر مجاز مواردی که تحت
قانون کپی رایت محافظت میشوند. این بومیان دیجیتال با انبوهی از مسایلی مواجه
میشوند که در مورد نسلهای قبلی وجود نداشت.
اینترنت کاربرد جدیدی به عنوان بک ابزار سیاسی یافتهاست مه این منجر به
سانسوراینترنت میشود. نمونه استفاده سیاسی از اینترنت، مبارزه انتخاباتی
هاوارد دین در سال ۲۰۰۴ در ایالات متحده بود که به دلیل جمع آوری کمکهای مردمی
از طریق اینترنت شایان توجه بود. بسیاری از گروههای سیاسی از اینترنت برای
سازماندهی در انجام ماموریت خود استفاده میکنند. برخی از دولتها مانند ایران،
کره شمالی، میانمار، چین وعربستان، آنچه را که مردم میتوانند از طرق اینترنت
ببینند، به ویژه در مورد مسایل سیاسی و مذهبی محدود مینمایند.
این کار از طریق نرمافزارهایی که دامنه و محتوا را فیلتر میکنند صورت
میپذیرد. در نروژ، دانمارک، فنلاند و سوئد، ارائه دهندگان اصلی خدمات اینترنت
به صورت داوطلبانه و احتمالاً برای اجتناب از قانون شدن فیلترینگ، قبول
کردهاند که دسترسی به سایتهایی که توسط مقامات مسوول لیست شدهاست را محدود
نمایند. اگرچه قرار بر این است که این آدرسهای ممنوع شده تنها شامل وبگاههای
هرزه نگاری کودکان باشد، اما محتوای این لیست مخفی است.
در بسیاری از کشورها مانند ایالات متحده امریکا، اگرپه قوانینی در ممنوعیت پخش
موارد دربردارنده هرزه نگاری کودک تصویب نمودهاند اما استفاده از نرم افرارهای
فیلترینگ را اجباری نکردهاند. نرمافزارهای تجاری و یا رایگان بسیاری تحت
عنوان نرمافزار کنترل محتوا در دسترس هستند که کاربران از طریق آنها میتوانند
وبگاههای مستهجن را در رایانه شخصی و یا شبکه محلی مسدود نمود تا از دسترسی
کودکان به مواد هرزه نگاری و یا خشونت نگاری جلو گیری نمود.
اینترنت از آغاز پیدایش همواره وسیله مناسبی برای فعالیتهای تفریحی بودهاست.
بسیاری از انجمنهای اینترنتی بخشهایی برای بازی و ویدیوهای خنده دار و
کارتونهای کوتاه در قالب انیمیشنهای فلش(Flash) دارند. بیش از ۶ میلیون نفر در
اینترنت از وب نوشتها و تختههای پیام برای برقراری ارتباط استفاده میکنند.
صنایع هرزه نگاری و قمار از اینترنت سود میجویند تا وبگاههایی بسازند که منبع
کلان تبلیغات برای سایر وبگاهها میباشند.
اگرچه بسیاری از دولتها برای محدود سازی استفاده این دو صنعت ازاینترنت تلاش
کردهاند اما در جلوگیری از گسترش محبوبیت آنها چندان موفق نبودهاند.یکی از
فعالیتهای تفریحی اصلی در اینترنت، بازیهای چند نفره است. این شکل تفریح
اجتماعاتی را بوجود میآورد که در آن افراد از هر سن و نژادی از دنیای بازیهای
چندنفره کامپیوتری لذت میبرند. اگرچه بازیهای برخط از سال ۱۹۷۰ وجود
داشتهاند،
اما گونه مدرن این بازیها با خدمات اشتراکی مانند گیماسپای و MPlayer آغاز شد.
غیر مشترکین محدود به بازیهای خاص و یا زمان بازی خاص بودند. بسیاری از مردم از
اینترنت برای دسترسی و بارگیری(download) موسیقی و فیلم و سایر آثار استفاده
میکنند. این خدمات به هر دو صورت رایگان و پولی، با استفاده ازسرورهای مرکزی و
یا فناوریهای نظیر-به-نظیر توزیع شده ارائه میشوند.برخی از این منابع توجه
بیشتری نسبت به سایرین در زمینه حقوق مولفین اصلی نشان دادهاند.
بسیاری از مردم از اینترنت برای دسترسی به اخبار، پیش بینی آب وهوا، گزارشهای
ورزشی و جستجوی مطالب در مورد علاقهمندیهای خود استفاده میکنند. آنها از گپ
برخط، پیام رسان فوری و پست الکترونیک برای در تماس بودن با دوستان خود در
سراسر دنیا و به شیوهای شبیه به دوست مکاتبهای که در قدیم رواج داشت، استفاده
میکنند. اینترنت شاهد شمار رو به افزایش میزکارهای وب که در آن کاربران به
فایلها و تنظیمات خود دسترسی پیدا میکنند، بودهاست."کم کاری سایبری"
(Cyberslacking) محل اتلاف جدی منابع سازمانهاست. کارمندان انگلیسی به طور
میانگین ۵۷٪ از وقت خود را به وب گردی در حین کار میپردازند.
تاثیرات ذهنی
بر روی آثار اینترنت بر مغز انسان مطالعات زیادی انجام شدهاست. نیکلاس کار(به
انگلیسی: Nicholas Carr) ادعا میکند که اینترنت تفکر عمیق را که عامل خلاقیت
واقعی است کاهش میدهد. او همچنین میگوید که پیوندهای فرامتن و تحریک بیش از
حد، به این معنی است که مغز باید بیشتر توجهش را بر روی تصمیمات کوتاه متمرکز
کند. او همچنین بیان میکند که اینترنت مغز را غرق در اندیشه میکند که باعث
آسیب رسیدن به حافظه بلند مدت میگردد. شمار فراوان محرکها در اینترنت منجر به
بار شناختی(Cognitive Load) سنگینی برای مغز میشود که یادآوری هرچیزی را مشکل
میسازد.استیون پینکر (به انگلیسی: Steven Pinker)، روانشناس، نظری مخالف دارد.
او به این نکته اشاره میکند که افراد بر روی آنچه انجام میدهند کنترل دارند
وبنابراین این پژوهش و استدلال هرگز طبیعت انسان را در نظر نداشتهاست. او
میگوید "تجربه ظرفیتهای پردازش اطلاعات مغز را عوض نمیکند" و ادعا میکند که
اینترنت باعث باهوشتر شدن انسانها شدهاست.
تاریخ اینترنت
اتحاد جماهیر شوروی آن زمان موشکی با نام «اسپونیک» (Spotnik) را به فضا
میفرستد و نشان میدهد دارای قدرتی است که میتواند شبکههای ارتباطی آمریکا
را توسط موشکهای بالستیک و دوربرد خود از بین ببرد. آمریکاییها در پاسخگویی
به این اقدام روسها، موسسه پروژههای تحقیقی پیشرفته “ARPA” را بهوجود
آوردند. هدف از تاسیس چنین موسسهای پژوهش و آزمایش برای پیدا کردن روشی بود که
بتوان از طریق خطوط تلفنی، کامپیوترها را به هم مرتبط نمود. به طوری که چندین
کاربر بتوانند از یک خط ارتباطی مشترک استفاده کنند. در اصل شبکهای بسازند که
در آن دادهها به صورت اتوماتیک بین مبدا و مقصد حتی در صورت از بین رفتن بخشی
از مسیرها جابهجا و منتقل شوند. در اصل هدف “ARPA” ایجاد یک شبکه اینترنتی
نبود و فقط یک اقدام احتیاطی در مقابل حمله احتمالی موشکهای اتمی دوربرد بود.
هر چند اکثر دانش امروزی ما درباره شبکه بهطور مستقیم از طرح آرپانت “ARPPA
NET” گرفته شدهاست. شبکهای که همچون یک تار عنکبوت باشد و هر کامپیوتر ان از
مسیرهای مختلف بتواند با همتایان خود ارتباط دااشته باشد واگر اگر یک یا چند
کامپیوتر روی شبکه یا پیوند بین انها از کار بیفتادبقیه باز هم بتوانستند از
مسیرهای تخریب نشده با هم ارتباط بر قرار کنند.
این ماجرا با وجودی که بخشی از حقایق بهوجود آمدن اینترنت را بیان میکند اما
نمیتواند تمام واقعیات مربوط به آن را تشریح کند. باید بگوییم افراد مختلفی در
تشکیل اینترنت سهم داشتهاند آقای “Paul Baran” یکی از مهمترین آنهاست. آقای
باران که در دوران جنگ سرد زندگی میکرد میدانست که شبکه سراسری تلفن آمریکا
توانایی مقابله با حمله اتمی شوروی سابق را ندارد. مثلاً اگر رییس جمهور وقت
آمریکا حمله اتمی متقابل را دستور دهد، باید از یک شبکه تلفنی استفاده میکرد
که قبلاً توسط روسها منهدم شده بود. در نتیجه طرح یک سیستم مقاوم در مقابل
حمله اتمی روسها ریخته شد.آقای باران (Baran) تشکیل و تکامل اینترنت را به
ساخت یک کلیسا تشبیه کرد و معتقد بود، طی سالهای اخیر هر کس سنگی به پایهها و
سنگهای قبلی بنا اضافه میکند و انجام هر کاری وابسته به کارهای انجام شده
قبلی است. بنابراین نمیتوان گفت، کدام بخش از کار مهمترین بخش کار بودهاست و
در کل پیدایش اینترنت نتیجه کار و تلاش گروه کثیری از دانشمندان است. داستان
پیدایش اینترنت با افسانه و واقعیت در هم آمیخته شدهاست.
در اوایل دهه ۶۰ میلادی آقای باران طی مقالاتی پایه کار اینترنت امروزی را
ریخت. اطلاعات و دادهها به صورت قطعات و بستههای کوچکتری تقسیم و هر بسته با
آدرسی که به آن اختصاص داده میشود به مقصد خاص خود فرستاده میشود. به این
ترتیب بستهها مانند نامههای پستی میتوانند از هر مسیری به مقصد برسند. زیرا
آنها شامل آدرس فرستنده و گیرنده هستند و در مقصد بستهها مجدداً یکپارچه
میشوند و به صورت یک اطلاعات کامل درمیآیند.
آقای باران (Baran) طی مقالاتی اینچنینی ساختمان و ساختار اینترنت را پیشگویی
کرد. او از کار سلولهای مغزی انسان به عنوان الگو استفاده کرد، او معتقد بود:
وقتی سلولهای مغزی از بین بروند، شبکه عصبی از آنها دیگر استفاده نمیکند و
مسیر دیگری را در مغز انتخاب میکند. از دیدگاه وی این امکان وجود دارد که
شبکهای با تعداد زیادی اتصالات برای تکرار ایجاد شوند تا در صورت نابودی بخشی
از آن، همچنان به صورت مجموعهای به هم پیوسته کار کند. تا نیمه دهه ۶۰ میلادی
کسی به نظرات او توجهای نکرد. تا اینکه در سال ۱۹۶۵ نیروی هوایی آمریکا
و«آزمایشگاههای بل» به نظرات او علاقهمند شدند و پنتاگون با سرمایهگذاری در
طراحی و ساخت شبکهای براساس نظریات او موافقت کرد.
ولی آقای باران (Baran) بنابر دلایلی حاضر با همکاری با نیروی هوایی آمریکا
نشد. در این میان دانشمندی با نام تیلور (Tailon) وارد موسسه آرپا (ARPA) شد.
او مستقیماً به آقای هرتسفلد رییس موسسه پیشنهاد کرد: (ARPA) آرپا هزینه ایجاد
یک شبکه آزمایشی کوچک با حداقل چهار گره را تامین کند که بودجه آن بالغ بر یک
میلیون دلار میشد. با این پیشنهاد تیلور تجربهای را آغاز کرد که منجر به
پیدایش اینترنت امروزی شد. او موفق شد در سال ۱۹۶۶، دو کامپیوتر را در شرق و
غرب آمریکا به هم متصل کند. با این اتصال انقلابی در نحوه صدور اطلاعات در
دنیای ارتباطات رخ داد که نتیجه آن را امروز همگی شاهد هستیم. این شبکه به
بستههایی (packet) از دادهها که به وسیله کامپیوترهای مختلف ارسال میشدند
اتکا داشت. پس از انکه ازمایشها سودمندی انرا مشخص کردند سایر بخشهای دولتی و
دانشگاهها پژوهشی تمایل خود را به وصل شدن به ان اعلام کردند . ارتباطات
الکترونیکی به صورت روشی موثر برای دانشمندان و دیگران به منظور استفاده مشترک
از دادهها در امد. در همان زمان که ARPAnet در حال رشد بود تعدادی شبکه پوشش
محلی (LAN) در نقاط مختلف آمریکا به وجود امد. مدیران LANها نیز به وصل کردن
کامپیوترهای شبکههای خود به شبکههای بزرگتر اقدام کردند . پروتوکل اینترنت
ARPAnet IP زبان استاندارد حکمفرما برای برقراری ارتباط کامپیوترهای شبکههای
مختلف به یکدیگر شد.تاریخ تولد اینترنت به طور رسمی اول سپتامبر ۱۹۶۹ اعلام
شدهاست. زیرا که اولین “IMP” در دانشگاه “UCLA” واقع در سانتاباربارا در این
تاریخ بارگذاری شدهاست.
از اوایل دهه ۱۹۹۰ رشد استفاده از اینترنت به صورت تصاعدی افزایش یافت . یکی از
علل چنین استقبالی ابزار جستجویی مانند Gopher و archie بودهاست اما اینها در
سال ۱۹۹۱ تحت تاثیر word wide web قرار گرفتند که به وسیله CERN یا ازمایشگاه
فیزیک هستهای اروپا ساخته شد . با ان که اینترنت از ابتدا طوری بود که مبادله
اطلاعات برای تازه واردان بسیار ساده باشد. بزرگترین جهش در وب در سال ۱۹۹۳ با
عرضه نرمافزار موزاییک mosaic که نخستین برنامه مرورگر وب گرافیکی بود به وجود
امد. برنامه موزاییک محصول تلاش دانشجویان و استادان بخش "مرکز ملی کاربردهای
ابر کامپیوتر " در دانشگاه ایلینویز آمریکا بود. برای نخستین بار موزاییک
امکانات اشاره و کلیک (به وسیله موش) را فراهم کرد. کاربران میتوانستند صفحات
وب (web page) یا مجموعهای از متن و گرافیک را کنار هم بگذارند تا هر کسی که
میخواست انها را بتواند روی اینترنت ببیند. وقتی با موش روی کلمهها یا تصاویر
خاصی که hyper link نامیده میشد کلیک میکردند برنامه موزاییک به طور خود کار
یک صفحه دیگر باز میکرد که به کلمه یا تصویر خاص و کلیک شده اختصاص داشت.
بهترین بخش این سیستم انجا بود که hyper linkها میتوانستند به صفحاتی روی همان
کامپیوتر یا هر کامپیوتر دیگر اینترنت با خدمات وب اشاره کنند. صفحات وب هر روز
متولد میشدند و مفهوم موج سواری یا surfing روی وب متولد شد. اواسط سال ۱۹۹۴
سه میلیون کامپیوتر به اینترنت وصل شده بود و در ان هنگام اجرای عملیات اهسته
نشده بود. صفحات جدید وب که شامل همه چیز از اسناد دولتی تا مدارک شرکتها و
مدلهای جدید لباس بود در سراسر دنیا چندین برابر شد . موزاییک و جانشینان ان
مانند navigator محصول شرکت " نت اسکیپ " اینترنت را از قلمرو علمی به میان
مردم اوردند. طبق اخرین امار ۵۱ درصد کاربران بعد از سال ۱۹۹۵ وارد این محیط
شدهاند. میلیونها انسانی که از اینترنت استفاده میکنند نیازی ندارند که نکات
فنی مانند TCP/IP را بدانند . امروزه شرکتهای خدمات دهنده اینترنت یا ISP این
کار را به عهده دارند.رشد روز افزون ان و ساده تر شدن استفاده ان همچنان ادامه
دارد . هر چه تعداد مردم بیشتری به اینترنت رجوع کنند تعداد شرکتهای سازنده
برنامههای اینترنت بیشتر میشود.با انکه بعضی از عاشقان اینترنت ان را نوعی
شیوه زندگی میدانند. در نظر بیشتر کاربران منبع سرگرمی اطلاعات است ولی
بیشترین مصرف ان پست الکترونیکی یا همان email است که یکی از ابزارهای ارتباطی
کار امد به شمار میرود. پیامها از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر با سرعت پرواز
میکنند و منتظر میمانند تا شخص فرصت خواندن انها را پیدا کند . وب امکانات
خوبی برای کپی از نرمافزارهای مجاز از لحاظ کپی فراهم میسازد. وقتی که
میبینیم که در مدت کوتاهی اینترنت به چنین رشدی نایل آمده است، مطمئناً دشوار
خواهد بود که آینده او را پیش بینی کنیم. طبق نظر کارشناسان ماهانه ۱۰ درصد به
تعداد کاربران اینترنت افزوده میشود ولی تعداد دقیق کاربران که روزانه از آن
استفاده میکنند مشخص نیست. هرچند که پارهای از کارشناسان تعداد آنها را تا
۹۰۰ میلیون نفر حدس میزنند. تعداد رسمی کاربران اینترنتی را در سال ۲۰۰۰
کارشناسان ۵۰۰ میلیون نفر اعلام کرده بودند.
قطعاً در سالهای آینده تحولات شگرفی را در زمینه شبکههای اینترنتی شاهد
خواهیم بود. بهوسیله اینترنت انسان به راههای جدیدی دست پیدا کرد. در کنار
این شانس جدید توسط اینترنت، باید بگوییم خطراتی نیز در رابطه با سیاست و
اقتصاد و علم به دنبال خواهد داشت. فرم امروزی اینترنت مدیون همکاری تمام
کاربران اینترنت در سرتاسر گیتی است که با این تصور که اطلاعات موجود در سطح
جهان را به راحتی با یکدیگر مبادله کنند. این تصوری بود که آقای باران(Baran)
از اینترنت داشت و امیدواریم در آینده نیز تکامل اینترنت در این مسیر باشد.